🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سروشکان سیاوشانه

(ثبت: 254862) دی 21, 1401 

یک:
عرش غرق تلالویی ممتد
می رود سوی ساحل پرحد
آتشی می چکد به روی خد
چیست زنجیر بی نشان هیچ

دو:
بگذر ای آشنا ز بی رنگی
رو به قعر سواحل سنگی
بنگر اندر وجود خوش جنگی
نیستی را صدف نما امشب

سه :
فرشته ای ز تبسم فتاد در آبی
تنفسش بگرفت و برفت در خوابی
ز پیله اش به در آمد چو شاپر آبی
پرید از قفس تنگ سایه

چهار:
عطش بر جان من افتاده امشب
وجود خسته ام غرق غم و تب
بوم شرمنده در پیش تو یارب
رسان آبی همی آبی همی آب

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):

نظرها 83 
  1. سلام و درود جناب آزاد

    صبح و روزتان نکو

    موفق باشید

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      سلام متشکر از حضور شریف
      توانستم سروش را متحول کنم؟

      • والا بزرگوار جناب رضاپور در این امر صاحب نظرند و حقیر پادویی بیش نیستم هر وقت سپید را متحول فرمودید حقیر شاید نظرکم مفید فایده باشد 😊

        • سلام و درود و ارادت
          جناب دکتر لاهیجی گرانقدر ❤️🙏
          شکست نفسی نفرمایید استاد!
          بزم شعر سروش است و پیش تر، چندباری میهمان سروش های زیبایی از شما بزرگوار بوده ایم.
          امید که در این روزها که د. آستانه ی زادروز سروش هستیم، سروش هایی تازه به قلم توانمند شما بزرگوار هم بخوانیم و بهره مند شویم.
          فراوان سپاس ❤️🙏

          • سلام و درود
            شب خوش
            بزرگوارید و کوچک نواز

            زادروش سروش را به شما گرانقدر و یکان یکان عزیزان سروش سرا تبریک و شادباش عرض می کنم و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرت شما و سروش دارم

          • سلام و درود و ارادت،
            ایام تان بکام
            جناب دکتر لاهیجی گرانقدر
            استاد! در بزم عاشقان، ما را از سروش های تازه، بی نصیب نگذارید!

        • سیاوش آزاد

          دی 21, 1401

          سپید می نویسم اگر شما هم در یکی از قالب هایی که چندان راغب نیستید اثری را بسرایید مثلا قصیده به سبک قرون اولیه را دوست دارید؟

          • سلام جناب آزاد

            حقیر دست و پا شکسته در تمام قوالب قدم می زنم، از دید حقیر شعر شعر است و هیچ قالبی شعر را تحریف و منحرف و دچار بدعت نمی کند، اتفاقا قصیده به قول حضرتتان قرون اولیه ای هم بسیار دارم و تعصبی روی قالب و سبک خاصی ندارم

          • سیاوش آزاد

            دی 21, 1401

            جناب لاهیجی قصد داشتم پس از مدتها قهر با سپید باز مرتکب سپید شوم ولی چون شما جامع سنت و مدرن هستید این مهم و اصلاح ذات البین صورت نپذیرفت

  2. جواد مهدی پور

    دی 21, 1401

    درود بر شما جناب ازاد عزیز

    زیبا سرودید

    زنده باشید به مهر

    💐🙏👏👏👏🌹

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      سلام سپاس از محبتتان
      در وادی نقد جولان نمی دهید؟

      • جواد مهدی پور

        دی 21, 1401

        انشالله اگر فرصتی بود حتما در این زمینه درس پس خواهم داد❤️🙏

  3. به‌به!
    سلام و درود و ارادت و خدا قوت
    سروش هایی زیبا سروده اید جناب آزاد گرانقدر ❤️🙏

  4. و یکی از برجسته ترین و بی سابقه ترین ویژگی های برخی از این سروش های سیاوشانه، کاربرد تعدادی از کلمات بسیار کهن و حتی مهجور است
    که به نظر می رسد درحال متحول کردن شعر سروش باشند😍

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      بنده که توانمندی ای ندارم ادبیات کهن ظرفیت های استخراج نشده ای دارد امید که شکوفا گردد

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      امید که این تحول به دست مبارک شما تداوم یابد و نهادینه شود

      • کار بنده که نیست.
        شما گرایش سخن کهن دارید بزرگوار!
        شادروان اخوان ثالث، شعر نو را به زبان کهن می سرود.
        شما هم این راه را در شعر سروش گشوده اید.
        چه بسا راه فرخنده ای باشد و در صورت جدیت و استمرار، به سرانجام خوبی برسد.

  5. و چند سؤال برایم مطرح شده:

    1. در سروش نخست، پرحد برای ساحل به کار رفته: ساحل پرحد،
    آیا مفهوم خاصی، مدنظر بوده است
    یا تنگنای قافیه بوده؟
    اگر منظور خاصی بوده که چه خوب
    ولی اگر تنگنای قافیه بوده،
    یادآوری می شود که در شعر سروش،
    الزامی به همقافیه آوردن لَخت های غيرپایانی نیست و هرجا شاعر، قافیه را باعث محدودیت خود و درنتیجه، فناشدن معنا ببیند، بهتر است از آن چشم‌پوشی کند.

    • درود و عرض ادب جناب رضاپور.
      حال که جناب سیاوش علیرغم میل خطیر باطنی به میهمانی بزم سروش گام نهاده ، اذیتش نکنید بزرگوار تا بلکه بدینطریق به دام افتد و شاهد سروشهای ارزنده دیگری از جنابشان باشیم.
      ضمنا خلق چنین شاهکاری مرد کهنی چون جناب سیاوش را می طلبد.
      ایشان مرد کهن و کهنسالی است با اینکه هنوز مجرد است.
      🌼💙💙💙🌼

      • سیاوش آزاد

        دی 21, 1401

        سلام نقد شدن را دوست دارم
        ضمنا درست است که کهنگرا هستم ولی کهنسال نیستم و سی و سه سال را چند ماهی است گذراندیم چون مجردم و اگر بشنوند کهنسال و فرتوتم که از من فراری خواهند بود(رجوع شود به برخی از حکایات گلستان) بله اگر توانگر بودم میتوانستم علی رغم پیری با جوانان زیستن را تجربه کنم

        • عرض ادبی دوباره.
          بدینطریق سن و سال شاعری توانمند و برنا را از زیر زبانش بیرون کشیدم و همچنین هدف تحریک سیاوش خان است تا بلکه بقول استاد طارق تو را در آتش اندازیم.
          ضمنا من هم از نقد استقبال میکنم و خودم نیز در این راه اگر توانی باشد، کوتاهی نخواهم کرد.

          • ❤️🙏

          • سیاوش آزاد

            دی 21, 1401

            کهنسالی است و فراموشی یک بار تاریخ تولدم را برایتان گفتم به پروفایل بنده هم مراجعه شود نوشته شده است

        • ❤️🙏

      • سلام و درود و ارادت
        جناب استاد
        🌹🙏❤️❤️❤️🙏🌹

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      وجود که حد بخورد (حد شرعی نه) می رسیم به عالم ماده که سراسر دچار محدودیت و پر حد است
      حد (ریاضی) این میل وجود در کدام ساحل پهلو میگیرد؟ ساحل پرحد؟

      • ماشاء الله

      • یعنی وقتی از وحدت، کثرت هایی به وجود می آیند؟

        • سیاوش آزاد

          دی 22, 1401

          بله
          کثرات عالم ماده
          البته عوالم بالاتر هم پرحدند ولی نه به اندازه عالم ماده اینجا عجیب حد اندر حد است
          به کدامین گناه بارالها مستحق این همه حدیم عفوک عفوک عفوک امید که به زودی ازین حدود و قیود آزاد شویم

          • درودتان
            بله، سپاس
            البته این قدر عجله هم نکنید و قبلش خانواده ای تشکیل بدهید و یادگاری هایی از خود برجا بگذارید و راننده ی چند انسان سعادتمند به سوی وصل الهی بشوید که مقام تان هم بالاتر می رود نزد خدا ان شاء الله

          • سیاوش آزاد

            دی 22, 1401

            بله ان شاء الله خانواده یا خانواده ها تشکیل می دهم
            به زودی که گفتم خداوند نیز فرموده است اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾. نزديك شد قيامت و از هم شكافت ماه
            البته برای رهایی از قید و بند حتما نباید غزل خداحافظی را سرود

  6. 2. در سروش چهارم،
    آیا “بوم” بصورت “بُوَم” خوانده می شود
    و در این صورت، آیا منظورتان
    همان “با‌شم” است؟!
    در صورتی که پاسخ تان مثبت باشد،
    آیا نمونه ای برایش در ادبیات سراغ دارید که بوم به این شکل به کار رفته باشد؟

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      بله در معنای باشم
      نمی دانم به کار رفته یا نه
      زبان پویایی دارد به کار می بریم
      بوم بوی بود
      بویم بوید بوند

  7. سروش های زیبا و پر معنایی از شما بزرگوار خوانده و لذت برده ایم. مفاهیم ارزشمندی در آنها بیان شده است و کاربرد برخی کلمات کهن و حتی مهجور در گونه ی نوین سروش، بسیار برجسته به نظر رسید.
    به خواست خدا، اگر توفیقی باشد،
    در آینده ی نزدیک، به نقد هریک خواهم پرداخت.

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      ان شاء الله منتظر نقد کوبنده، آتشین و بی محابایتان هستم هر چه تندتر باشد شاید احتمال آنکه سیاوش به سروش گرایش یابد بیشتر خواهد بود

      • مگر میدان جنگ است؟ بزرگوار!
        هدف، بررسی و توضیح دادن شعر است و چه بسا امتیازاتی قابل بیان داشته باشد.

  8. درودها جناب آزاد و مرحبا بر این سنت شکنی زیبا و سروشهای شیوایتان.
    در برخی موارد جای سئوال بود که جناب رضاپور مطرح فرمودند.

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      سلام متشکرم لطف دارید زنده باشید

    • سلام و درود و عرض ادب دوباره جناب استاد وحدتی گرانقدر ❤️🙏
      ان شاء الله شما هم در نقد این سروش های سیاوشانه، پویا باشید که جناب سیاوش، مشتاقانه در انتظار است.

    • درودها،
      سنت شکنی بوده یا سنت گرایی شدید؟ حتی در سروش نوین، زبان کهن و تا این حد کهن؟!

    • سیاوش آزاد

      دی 21, 1401

      سنت شکنی را خوب آمدید

      • بله
        سنت گرایی شدید در سروش نوین، خودش نوعی سنت شکنی است.

  9. درود و سپاس بر استاد بزرگوارو فرهیخته ام

    دستمریزاد بزرگمهر

    لذت بردم و بهره کافی

    🙏🙏🙏🙏🙏

    • سیاوش آزاد

      دی 22, 1401

      سلام بر جناب استاد جمعی
      سپاس از حضور شریف و الطافتان
      تیغ تیز نقد را نیز امید که از نیام برون کشید
      زنده باشید

  10. آرمان پرناک

    دی 22, 1401

    درود بیکران بر جناب آزاد عزیز
    سروش های گرمِ زیبایی قلم زدید

    سبز و پیروز باشید

    🌸🌸🌸🌸

    • سیاوش آزاد

      دی 22, 1401

      سلام
      آرمان خان عزیز تشریف آورده اید مقدمتان گلباران
      نقد و نظرات مفصل از آرمان جان را اگر چه بیشتر می پسندم و امید که دست به قلم شوند و مستفیض کنند
      لکن همین تشریف مختصرشان نیز بسیار از قامت کوتاهم بلندتر است
      هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
      ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

  11. سلام و درود دوباره
    چند روزی است که سروش های زیبایتان را می خوانم و بازخوانی می کنم و
    سعی در نقد آنها دارم.
    در میان این چهار سروش، گویا سروش نخست، ژرف تر است یا شاید بهتر باشد بگویم چند بُعدی تر است و بترتیب، سروش های بعدی، ساده تر می شوند.
    برداشت هایی از این سروش ها نزد خود دارم اما نمی دانم چقدر این برداشت ها به نظر شما نزدیک اند و چقدر از ظن خود، یارشان شده ام.
    شاید بهتر باشد ابتدا، برداشت های خود را با منظور شما که سراینده ی آنهایید، هماهنگ کنم و سپس نقدم را کامل و منتشر
    و در این باره ممکن است سوالاتی مطرح نمایم
    که یکی از آنها قبلا مطرح شده بود و پاسخ دادید(“پرحد” بعنوان صفت سواحل).

    • البته بی گدار به آب زدن هم عالمی دارد و جالب است ناقد بلکه هر مخاطبی، نظر خود را درباره ی شعر بگوید و بعد با منظور شاعر، مقایسه کند بویژه اگر آن شعر در گونه ی سروش باشد و چند بُعدی بودن را در لایه های مختلف معنایی، پذیرا.
      با این حال، شاید سؤال هم خالی از لطف نباشد.

      • سیاوش آزاد

        دی 25, 1401

        البته معلوم نیست من الان یادم باشد در وقت نوشتن چه معنایی مدنظر داشتم و اصلا معنایی در کار بود
        یادم است یک بار دوستان معنای بیتی از یکی از آثار بنده را پرسیدند تاملاتی کردم و معانی ای تراشیدم و به خورد ایشان دادم

        • اتفاقا من هم گاهی این طور می شوم مخصوصا در برخی اشعار قدیمی ام که منظور خودم فراموشم می شود (البته گهگاه)

    • سیاوش آزاد

      دی 25, 1401

      سلام
      الزامی نیست که برداشت ها مشابه باشند
      بله هر چه جلوتر آمدیم گویا قلممان آب رفت ولی خودم اثر آخر را با اینکه تقریبا مخیل نیست را بیش تر دوست دارم چون مناجات با پروردگار است
      در خدمتم

    • دومین سؤالم در سروش دوم است:
      در سومین مصراع یا لَخت آن،
      درنگ (ویرگول) را بر کدام قسمت می نهید؟
      1. بنگر اندر وجود، خوش جنگی
      یا
      2. بنگر اندر وجودِ خوش، جنگی
      یا هر دوخوانش، مد نظر است و هریک، مطلبی دارند:
      3. بنگر اندر وجود (،) خوش(،) جنگی

      • سیاوش آزاد

        دی 25, 1401

        درنگ ندارد خوش جنگی یک کلمه صفت وجود
        البته به قرائت سیاوش
        در قرائت های دیگر حالات ثلاثه ای که فرمودید ماخوذ است

      • سیاوش آزاد

        دی 26, 1401

        اثر آخر را می شود امروزی تر کرد
        عطش بر جان من افتاده امشب
        وجود خسته ام غرق غم و تب
        شدم شرمنده در پیش تو یارب
        بده آبی بده آبی بده آب

        اگر بخواهیم وزن مفاعیلن باشد ده در بده باید بلند خوانده شود ولی می شود وزن مصرع آخر را فعلاتن فعلاتن ف ع لن در نظر گرفت درین صورت تغییر وزن در سروش مجاز است؟

        • تغییر وزن در سروش هم معمولا تا حدود زیادی طبیعی است و به ضرورت است و انفجاری نیست.
          تغییر وزن بویژه در لَخت پایانی ممکن است واقع شود و آن هم لازم است به شکلی پسندیده باشد.
          امکان خوانش دو گانه ی وزنی که در مصراع یا لَخت پایانی سروش چهارم، فراهم کرده اید، واقعآ ستودنی است.

        • سؤال سوم:
          درباره ی “قعر سواحل” طبعا منظور، قعر دریا یا اقیانوس است و سواحل را بعنوان مَجاز به کار برده اید. درست است؟ در این صورت، باز هم “سواحل” به نوعی خودش را تحمیل به ذهن مخاطب می کند یعنی به این صورت می شود: “قسمتی از دریا یا اقیانوس که به سواحل، نزدیک است.”
          درست؟

          • در این صورت،
            سؤال چهارمی پیش می آید:
            آبِ نزدیک سواحل، چه قعری ممکن است داشته باشد؟
            (قعر دریا یا اقیانوس طبعا در میانه های آن است نه در نزدیک سواحل)
            به این مطلب، دقت نکرده بودید یا توضیحی دارد؟

          • سؤال پنجم:
            چرا سواحل سنگی؟
            مثلا سواحل شنی چه کمبودی داشتند؟
            سنگی در این جا، کدام ترجیح را می رساند؟

          • سیاوش آزاد

            دی 26, 1401

            سنگی تا در برابر دریای لطیف باشد

          • سیاوش آزاد

            دی 26, 1401

            با ساحل در معنای اصلیش این سوال منتفی می شود
            ولی در معنای مجازی در عالم خیال اشکالی ندارد ساحل را عمیق تر بدانیم
            و نیز تعبیر قعر برای ساحل کم عمق می تواند متناقض نما باشد
            و یا قعر را عمیق ترین مکان همان ساحل (قسمت های نزدیک ساحل) بدانیم
            یا ساحل را آنچنان تسری بخشیم که کل اقیانوس را در برگیرد گرچه این معنا دور از ذهن است

          • سیاوش آزاد

            دی 26, 1401

            مجاز هم می شود
            ولی معنا را همان ساحل می توان در نظر گرفت دریا یا اقیانوس سیال و روانست برو به اعماق سواحلی که سنگی است و سخت صدف ها معمولا روی شن ها هستند یا کمی زیر شن این صدف باید برود زیر خروارها سنگ. سیر طبیعی اش رسوب است ولی می توان در عالم خیال دفعتا صدف را در اعماق سنگ ها مدفون کرد

        • سیاوش آزاد

          دی 26, 1401

          با این ویرایش سروش بهتر شد؟

        • سیاوش آزاد

          دی 26, 1401

          سلام جناب رضاپور
          لف و نشر پاسخ ها گویا نامرتب شد اگر هر سوالی را مستقل بفرستید متشکر

  12. سلام و درود
    سپاس تان بابت توضیحاتی که فرموده اید.

  13. دی 26, 1401

    سلام و درود
    در یک‌جاهایی بیشتر نظم است تا شعر
    اما زیباست🌹

    • سیاوش آزاد

      دی 26, 1401

      سلام سپاس از حضورتان
      نظم هم برای خود عالمی دارد گر چه انسان منظمی نیستم

  14. زهرا آهن

    دی 26, 1401

    درود بر شما جناب آزاد

    زیبا بود

    شاد و پیروز باشید🌺🍃🌿🙏

    • سیاوش آزاد

      دی 27, 1401

      سلام متشکر
      خانم آهن ملکسیا(اثر جدیدم) را که شاید نخواندید اینجا هم که کوتاه نگاشته اید به راستی چرا؟
      مستحضرید که آمده ایم که از نظر دوستان استفاده کنیم و الا زیبا بودن و نبودن اثر چه گرهی از کار فروبسته ی ما می گشاید؟ امید که در نقد و نظر جولان دهید

      • زهرا آهن

        دی 28, 1401

        درود بر شما جناب آزاد

        پوزش مرا به مهر پذیرا باشید

        راستش اگه نکته ای بخواهم بگویم این است که بهتر است از کلمات ناآشنا استفاده نشود مگر این که قرینه یا قرینه هایی وجود داشته باشد که معنای کلمه را به ذهن متبادر کند.
        به عنوان مثلا در شعر اخیرم از کلمه گِوُرگه (بر وزن فشرده) استفاده کرده بودم که بسیار دور از ذهن و دور از زبان گفتار معمول است اما به قرینه کلمات قبل و بعد میشد فهمید که منظور نوعی ابزار ورزشی است.

        اما از خواندن کلمه «خد» معنایی در ذهن من متبادر نشد و لاجرم برای دانستن آن نیاز دارم به فرهنگ واژگان مراجعه کنم.

        شاد و بهروز باشید
        🌺🙏🍃

        • سیاوش آزاد

          دی 28, 1401

          سلام
          سپاس از مطالبی که بیان فرمودید
          با گسترش فضاهای مجازی که دسترسی به فرهنگ لغت خیلی آسان شده است
          زنده باشید

          • زهرا آهن

            دی 28, 1401

            درودی دیگر بار

            موضوع گسترش فضای مجازی و میزان دسترسی به فرهنگ‌واژگان نیست بزرگوار، از دید من هنر سرودن به خلاقیت هایی است که سراینده هنگام آفرینش اثر به کار می‌برد. وگرنه تا دلتان بخواد واژگان ناآشنا به زبان گفتار داریم. باید دید هدف از به کار گیری آن واژگان چیست؟ محدودیت شاعر در به کار گیری قافیه و جفت و جور کردن قافیه به هر قیمتی؟ به رخ کشیدن وسعت دایره ی واژگان به مخاطب؟ و یا آشنا کردن مخاطب عام با واژگانی که به طور معمول در معرض شنیداری او نیست؟!

            همانطور که گفتم در نگاه من به کار بردن واژگان ناآشنا تنها در صورتی پسندیده است که قراینی ذهن را بی نیاز از مراجعه به فرهنگ واژگان به معنا نزدیک کند. حال اگر مخاطبی خواست برای کشف بهتر و دقیق تر معنا به فرهنگ مراجعه کند امری جداست ولی به طور کلی نباید جوری از کلمات بهره گرفت که در نگاه مخاطب عام گنگ و بی معنا جلوه کند.

            البته داخل پانتز باید بگویم که تمام این سخنان در پارادایمی معنا دارد که قائل به ارزش مخاطب عام باشیم و برای نگهداشت او بکوشیم و الا اگر کسی بگوید صرفا برای دل خودم می‌نویسم که خب هیچ نقدی به سروده هایش وارد نیست.

            پاینده و پیروز باشید🌷🙏🍃🌿🌺

          • سیاوش آزاد

            دی 28, 1401

            سلام خد متناسب است با خدا و خود کلمه ی دیگری بفرمایید که درین معنا باشد و این تناسب را داشته باشد
            دیدگاه بنده این نیست که از لغات فرهنگ طلب استفاده نشود زبان فارسی گستره ای بیش از هزار سال دارد ابایی از استفاده از این ظرفیت نباید داشت لغات مهجور اگر استفاده شوند اندک اندک از غربت خارج می شوند
            اگر اثر زیبا باشد مخاطب جستجوی خد را از دست نخواهد داد و اگر از دست داد شاید زیبابین نیست و اگر اثر زیبا نباشد بود و نبود خد چیزی را عوض نمی کند

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا