🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
دود نگاه خودت را عروج ده
بر نور تیره تو اذن خروج ده
پرواز سرخ هما سایه ریز شد
قلب خزانی من شعله خیز شد
عالم سیاه و به چشمان سنگ دل
دودی نشست که برخاست ز آب و گل
مالید چشم و چکید از دل صما
یک ذره قطره به اندازه ی سها
بر خاک تیره نشست و نگاه خان
از برج تیره به دنبال آهوان
حالا درخت سیاوش عروج کرد
بر آسمان نگاهش خروج کرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
اسفند 3, 1402
سلام و درود زیباست🌸
پاسخ
اسفند 11, 1402
سلام
سپاس
پاسخ
اسفند 4, 1402
سلام و عرض ادب
حالا درخت سیاوش عروج کرد
شعری بسیار زیبا خواندم در وزن (مستفعلن فعلاتن مفاعلن) قلمتان تابان 🌺
پاسخ
اسفند 11, 1402
سلام و سپاس
زیبا حالا بگوییم خوب زیبایی هایی شاید دارد حداقل وزن دارد و از این لحاظ زیبا است
منتها بسیار زیبا آن هم برای اثری قلیل از کمین علیل آیا جای تامل ندارد؟
باری خوش آمدید
پاسخ
اسفند 12, 1402
سلام مجدد، زیبایی هایش بیشتر از وزن بود. اشعار قبلی که از سیاوش مطالعه کرده بودم هم وزن داشت اما این شعر به دلیل بیان ساده تر نسبت به قبلی ها فهم بیشتری برایم به ارمغان آورد. لازم دانستم احساس خودم را نسبت به این تغییر ابراز دهم. شاید در آثار بعدی تان نظر حقیر مورد توجهتان قرار گیرد. متشکرم 🌹
پاسخ
اسفند 12, 1402
درود بر برادر
بیشتر از نگاه زیبابین شماست
سابق استثنائا گفتیم اثری امروزی تر بگوییم البته همچنان حال و هوای قدمایی را تا حدودی دارد در اندیشه ی ویرایش بودم لیک آخرش بی ویرایش و پیرایش منتشر شد
سپاس از ابراز احساس
برادر اثر بعدی را من چند ساعت پیش در سه محفل فرستادم و فکر کنم باز همان آش و همان کاسه است
امید که توفیق شود اثری درخور نگاه سروران ارسال گردد
در پناه یزدان
پاسخ
بستن فرم