🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
سفرت سخت مرا از خود من سیر کند
تِرنم ، کاش تو امشب نروی ، دیر کند
نروی ، کاش که دروازهِ این شهر خراب
سد معبر بشود یا چمدان گیر کند
و تو را باز، دراین کوچه ِ باران زده ام
قَدِ یک خاطره هم ذهنِ تو درگیر کند
چه کنم؟ سرعت ثانیه به سالی برسد
نروی ، کاش که این عقربه تاخیر کند
نکند قرعهِ این قصهِ بد دست ِ تو بود
که مرا در پَسِ این پنجره ها پیر کند
دلِ وابسته ِمن هم، که مصمم شده است
برود تا همه جا، یاد ِ تو تکثیر کند
بروی ، خوبترینم تک و تنها شده ام
چه کسی هست مرا بی تو که تفسیر کند
بهاره صدرالساداتی
کتاب مشق باران
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
بستن فرم