🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با من بیا سفر، سفرِ عاشقانه ها
با کاروان بوسه، سرود و ترانه ها
تنها دگر مرو، که در این راه پُر خطر
یک بوسه دستگیر تو باید به خانه ها
بتوان نهاد پشت سر آن هفت شهرِ عشق
شرط آنکه خارِ راه، نباشد بهانه ها
دل را به مرد و زن زچه بندی؟ رها شوی
وِردِ زبانِ مرد و زنی در زمانه ها
از چشم یار باطلِ سحری بخوان به شوق
باشد که نور حق، نرود با گمانهها
شب را برای اهل نظر آفریدهاند
پیر این نوید داده مرا در شبانه ها
شرحی ز جان دهم تو بگویی فسانه باد
گاهی ست عینِ حق و حقیقت فسانه ها
ابرم، گلوی من پُرِ بغضِ جوانه است
باران شوم به خاطرِ گل ها، جوانه ها
17 تیر ماه 1392
پ. ن
قوافی آگاهانه انتخاب شده است.
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
فروردین 19, 1402
هزاران درودتان باد ارجمند و گرانمایه زیبا بود و دلنشین…… زنده و پاینده باشید
پاسخ
فروردین 19, 1402
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🌹❤️🙏🌱
پاسخ
فروردین 19, 1402
ای خازن ثغور پر از گنج عاشقی
ای راز و رمز و مطهر شهر خزانه ها
تو می روی؟ سفرت پر نشانه باد
ترسم که گم شوم وسط بی نشانه ها
من کفتر رها شده از دام و دانه ام
جلد تو گشته ام به تمنای دانه ها
ما را سری به شانه هم افریده اند
بگذار سر که سر بگذارم که شانه ها
✍ درود های فراوان
♡♡♡♡
پاسخ
فروردین 19, 1402
سلام و درود
استاد معصومی عزیز
شما همیشه با دست پر به خانه من می آیی سخاوت شما ستودنی ست.
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا🌱🙏❤️🌹🌱
پاسخ
فروردین 19, 1402
درود
👏👏👏🌺
پاسخ
فروردین 19, 1402
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌱🌹🙏🌱
پاسخ
فروردین 19, 1402
سلام و عرض ادب
چون همیشه عااالی دستمریزاد
پاسخ
فروردین 19, 1402
سلام و درود
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌱🙏🌹🙏🌱
پاسخ
بستن فرم