🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
به هیاهوی روز چه اعتمادی است وقتی در آرامش شب جغد پیر گوشش را برای قدمهای موش جوان تیز میکند
چه فرقی میان موش و جغد است وقتی جنگل باعث میشود حقیقت را نبپذیرم
آرامتر و وحشی تر فکر کنم
چایم را تلخ بنوشم
و بارها به خود بگویم :
غمگین نباش گُلی که برایش هدیه آوردی را به زمین انداخت
به این فکر کن
تو به اندازه آن گُل از زیبایی زمین کاسته ای.
مانی سرخابی
پ. ن :
باران زد و کوچه در نگاهم تر شد
تو دور شدی فاصله ها کمتر شد
تا آتش سیگار من افتاد زمین
این عشق بلافاصله خاکستر شد.
مانی سرخابی
از کتاب کلفور
انتشارات شانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):
مهر 17, 1398
درود بر شما زیبا بود🍃🌿💐
پاسخ
مهر 17, 1398
درود ممنونم از خوانش شما
برقرار باشین 🙏⚘
پاسخ
مهر 17, 1398
باران زد و کوچه در نگاهم تر شد
تو دور شدی فاصله ها کمتر شد
تا آتش سیگار من افتاد زمین
این عشق بلافاصله خاکستر شد
سلام مانی جان
آروم آروم برگ های برنده را رو می کنی!!
با شعر زیبایت عجیب دلبری کرده ای
کیست این ابیات نغز را بخواند و لذت نبرد؟
عالی بود
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏❤️🌿
پاسخ
مهر 17, 1398
درود طارق عزیز مهربان
شعر بهانه ای هست تا در کنار شما عزیزان باشم
نام این سایت پاک است قطعا برادران و خواهران پاکی در کنارم هستند و قلم میزنند.
پاسخ
مهر 17, 1398
تنازع بقا
سلام و درودها
به قول زنده یاد استاد سهراب سپهری :
… گل شبدر چه کم از لاله ي قرمز دارد
زیبایی تفاوت ها دور از تبعیض …
دستمریزاد استاد
تقدیمی : 🌺
با مجاز عشقی که گشتی آشنا
عمرِ خود را ، باد دادی ،گر بقا
آتشین سیگار دودی ،جان من
رو به خاکستر شدن جانب فنا
ولی اله بایبوردی
17 / 07 / 1398
🌿🍃💐🍃🌿🌈
پاسخ
مهر 17, 1398
درود آقا معلم
امروز اتفاقا تصادفی یکی از همکارانم شما رو شناخت
گویا در مدرسه طالقانی معلم ادبیاتش بودید
خوشحالم که دوستانی دارم
به رنگ مهر
ارادت🙏💐
پاسخ
مهر 17, 1398
سلام مانی جان
نه در دسترس هستم و نه با گوشی توان نوشتم دارم. وگرنه بداهه ای می کشیدم
پاسخ
مهر 17, 1398
سلام عزیز برادرم
همین که میبینم سلامت هستی و قلم میرنی
خدا را شاکرم
بمان همیشه💙🙏⚘
پاسخ
مهر 17, 1398
زیبا بود و تامل برانگیز
درود بر شما گرامی🌺
پاسخ
مهر 18, 1398
ممنون خانم طالبی گرامی🙏🍃🙏🍃
پاسخ
بستن فرم