🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سپیدانه

(ثبت: 215952) مهر 17, 1398 

به هیاهوی روز چه اعتمادی است وقتی در آرامش شب جغد پیر گوشش را برای قدمهای موش جوان تیز میکند

چه فرقی میان موش و جغد است وقتی جنگل باعث میشود حقیقت را نبپذیرم

آرامتر و وحشی تر فکر کنم
چایم را تلخ بنوشم
و بارها به خود بگویم :

غمگین نباش گُلی که برایش هدیه آوردی را به زمین انداخت
به این فکر کن
تو به اندازه آن گُل از زیبایی زمین کاسته ای.

مانی سرخابی

پ. ن :

باران زد و کوچه در نگاهم تر شد
تو دور شدی فاصله ها کمتر شد

تا آتش سیگار من افتاد زمین
این عشق بلافاصله خاکستر شد.

مانی سرخابی
از کتاب کلفور
انتشارات شانی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها 10 
  1. مهناز نصیرپور

    مهر 17, 1398

    درود بر شما زیبا بود🍃🌿💐

    • مانی سرخابی

      مهر 17, 1398

      درود ممنونم از خوانش شما

      برقرار باشین 🙏⚘

  2. طارق خراسانی

    مهر 17, 1398

    باران زد و کوچه در نگاهم تر شد
    تو دور شدی فاصله ها کمتر شد

    تا آتش سیگار من افتاد زمین
    این عشق بلافاصله خاکستر شد

    سلام مانی جان

    آروم آروم برگ های برنده را رو می کنی!!
    با شعر زیبایت عجیب دلبری کرده ای
    کیست این ابیات نغز را بخواند و لذت نبرد؟

    عالی بود

    در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏❤️🌿

    • مانی سرخابی

      مهر 17, 1398

      درود طارق عزیز مهربان

      شعر بهانه ای هست تا در کنار شما عزیزان باشم

      نام این سایت پاک است قطعا برادران و خواهران پاکی در کنارم هستند و قلم میزنند.

  3. تنازع بقا

    سلام و درودها

    به قول زنده یاد استاد سهراب سپهری :

    … گل شبدر چه کم از لاله ي قرمز دارد

    زیبایی تفاوت ها دور از تبعیض …

    دستمریزاد استاد

    تقدیمی : 🌺

    با مجاز عشقی که گشتی آشنا
    عمرِ خود را ، باد دادی ،گر بقا

    آتشین سیگار دودی ،جان من
    رو به خاکستر شدن جانب فنا

    ولی اله بایبوردی

    17 / 07 / 1398

    🌿🍃💐🍃🌿🌈

    • مانی سرخابی

      مهر 17, 1398

      درود آقا معلم
      امروز اتفاقا تصادفی یکی از همکارانم شما رو شناخت

      گویا در مدرسه طالقانی معلم ادبیاتش بودید

      خوشحالم که دوستانی دارم
      به رنگ مهر

      ارادت🙏💐

  4. سلام مانی جان
    نه در دسترس هستم و نه با گوشی توان نوشتم دارم. وگرنه بداهه ای می کشیدم

    • مانی سرخابی

      مهر 17, 1398

      سلام عزیز برادرم

      همین که میبینم سلامت هستی و قلم میرنی

      خدا را شاکرم

      بمان همیشه💙🙏⚘

  5. سپیده طالبی

    مهر 17, 1398

    زیبا بود و تامل برانگیز

    درود بر شما گرامی🌺

    • مانی سرخابی

      مهر 18, 1398

      ممنون خانم طالبی گرامی🙏🍃🙏🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا