🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
گفته ها را گفته بودم سالهای قبل از این
گریه ها کردم برای خنده های ناکثین
دائما گفتم کجاوه کج شده , بیدار کیست ؟
هیچ کس نشنید از مارقین و قاسطین
هرکجا بادی وزید و خار و خاشاکی نشست
قطره های اشک از چشمان غمگینم چکید
آن کسانی کز شنیدن های خوبی خسته اند
بالهای ذهنشان غرق است در دریای کین
زین به بعد , لبهای خود را بر زبانم دوختم
پای خود را بر تمام قولهاتان کوفتم
باورم بود روزهای دلخوشی پیدا شود
خاطرات ِبد ز قاب فکرهایم گُم شود
کم کمک خود را درون تیرگیها یافتم
در فضای ناشدن هاتان جگر افروختم
حال این کج راهه ها و آن نرفتن از شما
سنگ ها ناگاه و یکباره شکستن از شما
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آذر 9, 1398
دائما گفتم کجاوه کج شده , بیدار کیست ؟
امير مؤمنان عليه السلام فرموند:
النّاس نيام، اذا ماتوا انتبهوا.
مردم خوابند چون بميرند بيدار شوند
دستمریزاد استاد
تقدیمی : 🌹
گریه آور ، خنده ای کردم برای نادمین
نادمینِ سرزمینی تحتِ فرمان خادمین
ملّتی را خادمانی خادمانی کج مدار
یاد کن از مارقینی قاسطینی ناکثین
ولی اله بایبوردی
09 / 09 / 1398
🌸🌸🌷🌹🌷🌸🌸
پاسخ
آذر 9, 1398
درود آقای همدانی
خوشحالم که می نویسید
و ممنونم ازینکه به اشتراک میگذارید این آثار ارزنده رو .
با آرزوی بهترین ها بزرگوار💐🙏
پاسخ
بستن فرم