🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 سکوت 2

(ثبت: 217801) آذر 9, 1398 

گفته ها را گفته بودم سالهای قبل از این
گریه ها کردم برای خنده های ناکثین

دائما گفتم کجاوه کج شده , بیدار کیست ؟
هیچ کس نشنید از مارقین و قاسطین

هرکجا بادی وزید و خار و خاشاکی نشست
قطره های اشک از چشمان غمگینم چکید

آن کسانی کز شنیدن های خوبی خسته اند
بالهای ذهنشان غرق است در دریای کین

زین به بعد , لبهای خود را بر زبانم دوختم
پای خود را بر تمام قولهاتان کوفتم

باورم بود روزهای دلخوشی پیدا شود
خاطرات ِبد ز قاب فکرهایم گُم شود

کم کمک خود را درون تیرگیها یافتم
در فضای ناشدن هاتان جگر افروختم

حال این کج راهه ها و آن نرفتن از شما
سنگ ها ناگاه و یکباره شکستن از شما

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. دائما گفتم کجاوه کج شده , بیدار کیست ؟

    امير مؤمنان عليه السلام فرموند:

    النّاس نيام، اذا ماتوا انتبهوا.

    مردم خوابند چون بميرند بيدار شوند

    دستمریزاد استاد

    تقدیمی : 🌹

    گریه آور ، خنده ای کردم برای نادمین
    نادمینِ سرزمینی تحتِ فرمان خادمین

    ملّتی را خادمانی خادمانی کج مدار
    یاد کن از مارقینی قاسطینی ناکثین

    ولی اله بایبوردی

    09 / 09 / 1398

    🌸🌸🌷🌹🌷🌸🌸

  2. مينا امينی

    آذر 9, 1398

    درود آقای همدانی

    خوشحالم که می نویسید

    و ممنونم ازینکه به اشتراک میگذارید این آثار ارزنده رو .

    با آرزوی بهترین ها بزرگوار💐🙏

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا