🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
” نفس ”
پای در شدّت نبض
به در و دیوار سینه ی تماشا می زد؛
” نگـــــــــــــــــاه ”
چشم دوخته
به برج بلند معرفت
که زینت سینه ی سپیدستاره بود
سینایی سیمین
در باور مهتاب می کاشت…
و
اینهمه
به تمنّای سگام ِ های سرخ ِ بود
جاری درمهـــــربانیــم بود
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بهمن 12, 1397
سلام استاد گران قدرم
سینه ریز ، نفس، سینه، سینه ی سپید ستاره،سینایی سیمین، سگام سرخ، شدت، تماشا، چشم، می کاشت: واج آرایی با 14 صدای س و ش: ما را در این شعر به سکوت می خواند
در برابر پنج صدای زندگی، در چهار صدای ز در نبض، می زد و اعترافی آشکار که به زینت و سینه ریز دلالت دارد و اعترافی پنهان که در زیبایی و ظرافت آن است؛ و
این همه نگاهی است به برج بلند معرفت در تماشا و باور و تمنا.
پاسخ
بهمن 12, 1397
سلام
و درودها
بر شما
سرکار ارجمند خانم نوری
ضمن خوشامد
سپاس از حضور ارزشمند و دقت نظرتون
البته ” سینه ریز”
همان تراویدن و تراوشات سینه
یعنی آنچه از دل بر می اید
که بر سینه ریز معمول هم اتلاق
می شود در معنای ایهامی
همیشه حضورتون مغتنم و مایه مباهاتست و
انشالله که همیشه باشید به مهر و نیکویی های خداوند عزیز
وسلامت و سر بلند
و@};-@};-@};-
پاسخ
بستن فرم