🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شب محال

(ثبت: 7123) آبان 26, 1397 

اینجا میان باورم،حالات من تفکیک نیست

از هر چه می ترسد دلم،جز آن به من نزدیک نیست

اینجا تمنا می کند،دل از محالات شبی

مانده در آن سوی خیال،جز رنگ آن تاریک نیست

اینجا سکوت مبهمی،آغشته گشته با غمی

آواز این هر دو سقوط،اوج نت موزیک نیست

اینجا برای فاصله،راهی به مقصد باز نیست

با پای لنگان گمان،تغییر در تحریک نیست

اینجا وصال یار با،ما همچنان جز صبر نیست

پایان این اصرار نیز،اندیشه ی تبریک نیست

در انتظار معجزه،ایام را طی می کنیم

گر چه بدانیم این امید،جز کوره ای باریک نیست

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. اکبر رشنو

    آبان 26, 1397

    فصلی از من باش

    بر من بوز…

    در نگاهم

    آبی شو

    بچرخ

    برقص

    بریز

    بر دامانم

    ای نگاه بارانیم

    ارزنده  دستمریزاد  و

    • معصومه خرم بخش

      آبان 27, 1397

      بال و پر دادن به شاگرد از شگرد بزرگان است..

      سپاس برای توجه و مهر بیکرانتان

  2. عظیمه ایرانپور

    آبان 27, 1397

    درود بر شما

    فاخر و زیباست

    لذت بردم

    قلمتان سبز

    • معصومه خرم بخش

      آبان 27, 1397

      درود فراوان بانو جان

      در حضور بزرگوارانی چون شما مشق می کنم..

      زنده باشید به عشق

  3. سرکار خانم خرم بخش

     درودبرشما

    • معصومه خرم بخش

      آبان 29, 1397

      درود فراوان جناب عوضپور ارجمند

      مهرحضورتان ماندگار به ضیافت شعر

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا