🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شراب آخرین جام
به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را
به صحرا می فشانم برگ گل های ترنجت را
بیا تا سرمه از دود دل دلدادگان سازم
سر مژگان مست و دیده های نکته سنجت را
بگیرم رشته ای از طره پر پیچ و رقصانت
بریزم روی دامان شقایق درد و رنجت را
به آتش می گذارم دانه دانه تا بیافشاند
نسیم صبحگاهان با خودش عطر سپنجت را
شراب اخرین جامی تو دُرد خمره عشقی
نثار عاشقانت کن طلای ناب گنجت را
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
آذر 29, 1401
باسلام و عرض ادب
زیبا بود از شعر یلدایی که قرار دادید ممنونم
موفق باشی و پیروز و یلداتون مبارک و عمرتون دراز
پاسخ
آذر 29, 1401
سلام و احرتام محضر استاد معصومی عزیز
زیباااا ست
پیشاپیش شب یلداتون مبارک باد
به یلدا میسپارم زلف پر چین و شکنجت را
به صحرا می فشانم برگ گل های ترنجت را
سر بلند و پیرو زباشید به مهر
💐💐💐💐💐🙏🙏🙏🙏🙏🌹❤️
پاسخ
آذر 29, 1401
سلام و درود
بسیار زیبا
یلدای تان مبارک
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👌🌿
پاسخ
بستن فرم