🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
با تو
امید و صبح
خواهم بود
گل می زنم به زلف
صحرا
پر از ارغوانی های ، های شفقت !
شهر
آذین بسته ، شمشیر به کمر
از غوغایی های های شطّ عطشت،
شعله کشیده
به هر تاری شب شقاوت
چشمان آسمانی بصیرت
وُ
حسینی سیرتت
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
دی 14, 1399
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷
پاسخ
بستن فرم