🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 شهر بی بارانی ام

(ثبت: 259075) اردیبهشت 10, 1402 

 

آسمان شهر بی بارانی ام
از هجوم بادهای سلطه گر
برده از هر ابرهای این دیار
رودهای خشک در آن جلوه گر

بر شکوفایی گل های بهار
با حسادت های قلب سرد او
زد به شلاقی تن بستان سبز
خشکسالی ها به بار آورد او

سبزه ها در این دمن زیبنده بود
دشت هایی که کنون حس غریب
باد سردی که چنان زوزه کشان
بی نوازش، بر تن گل ها نصیب

مرگ باران ها، که آزرده زمین
بی طراوت پیر کرده این وطن
بسته شد لب های او از تشنگی
خستگی افتاده بر خاک کهن

بارش سیلابی ی جهل و جنون
از سکوت صورتک های نقاب
با فریب عده ای دلال خون
اشک شد همزاد ما از التهاب

مانده رد بی فروغ باختن
در درون سینه ها از خشم نیست
میهن زیبای دوران ها ، عبوس
مهرورزیدن دگر یک‌ رسم نیست

پر کشید از ملتی، رویای او
از اسارت در وجودش چیره شد
رد آزادی ، به زیر خاک رفت
آبی این آسمانم ، تیره شد

 

ادریس علی زاده اردیبهشت ۱۴۰۱

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نظرها
  1. محمدعلی رضاپور

    اردیبهشت 10, 1402

    سلام و درود
    بارانی و بهارانی باشید

  2. طلعت خیاط پیشه

    اردیبهشت 10, 1402

    درود بر شما
    🙏💐🙏💐🌿🍃

    • ادریس علیزاده

      اردیبهشت 11, 1402

      و نیز درود بیکران بر شما بانو آریایی

  3. طارق خراسانی

    اردیبهشت 10, 1402

    مانده رد بی فروغ باختن
    در درون سینه ها از خشم نیست
    میهن زیبای دوران ها ، عبوس
    مهرورزیدن دگر یک‌ رسم نیست

    سلام و درود

    بسیار عالی ست

    در پناه خدا 🌱🌹👌👌👌👌👌🌹🌱

    • ادریس علیزاده

      اردیبهشت 11, 1402

      درود ها به شما استاد گرامی که انرژی مثبت از شما ، باعث تلاش من گردید جهت رفع تدریجی نواقص در سروده های من ، سلامتی شما آرزوست

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا