🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در هیاهوی این همه واژه
گویا تنهایی زودتر پیر می شود
و امروزمان تقصیر دیروز است
این روزها
به سن چهل سالگی که می رسند
دیگر نمی میرند!
مانند آب نیستند
به سادگی خویش را در آن دید
مانند قرمز نیستند
جای سیب را گرفته باشند
یا مانند زمستانِ پر از سرد
که
بر موهایش برفی مجعد نشسته است
به گمانم
با چشمک زدن این شهر
هیچ چشمی را عاشق نمی کنیم
عشق از چهار راه های چشمک زن
عبور کرده است
نه زرد است و نه قرمز
و نه سبز
ما فریب نیمکت های
خالی کلاسِ درس را خوردیم
که
هرگز مشق های شب خود را ننوشتند
صفر را به عدد دو اضافه نکردند
گویا در هیاهوی این همه واژه ی جادویی
تنهایی زودتر از «ماکوندو» پیر می شود
باید از جزیره های دوردست
بیست و هفت جفت پرنده ی زیبا خرید
و تهران را
پر از پرواز کرد!
شعر از: عابدین پاپی (رام)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
آذر 13, 1401
ماکوندو همان جغرافیای عجیب غریب کتاب صدسال تنهایی نیست ؟
پاسخ
آذر 13, 1401
با مهر بسامد به نازنین مهرگان . بله درست است.
پاسخ
بستن فرم