🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 ضایع آت

(ثبت: 209344) فروردین 26, 1398 

هنوز
در الف مرزهای ناشناخته ی عشق
درگردابهای سر گردانی
دست و پا می زنم…
ماه می نگارم در نگاه
و
تو تمامی آبی عطشم را
تشفی خواهی داد…
با گسیل گیسوی گسسته
در آغوش نسیم،
عطر افشانیش
دمی از مسیحایی به مردگیم
می زد…
علیرغم عبور از میانه های ضیق و ضایع زمین
بوی آسمان پیچیده در فهم ستاره
بازمانده دهان زمان از توحش خاک
بوی لولیدگی خلیج خوکها
شامه را زکام کرده
کدورت حصار حیوان
پشت سر نهاده
زمین پر تمرین زوزه ها ست
و
شریان خودش را
گاز می گیرد…پر گاز

 

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

نظرها
  1. مستانه دادگر ( ماهور)

    فروردین 26, 1398

    هزاران درود …بسیار زیبا و دل انگیز
    همواره می آموزم از قلم نابتان
    پاینده باشید و ماندگار

  2. طارق خراسانی

    فروردین 27, 1398

    سلام بر استاد گرانمهرم

    مانند همیشه زیبا و استادانه

    در پناه خدا 🌿👏👏👏🌿

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا