🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 طنز گل … نشد(قسمت چهارم و آخر)

(ثبت: 212479) مرداد 5, 1398 

قسمت آخر طنز گل … نشد
از کتاب تلخِ شیرین

آخرش اين بار هم ما باختيم
جِرزني كرده، بر آنها تاختيم

جاي شيريني، به ما حلوا رسيد
چند كيلوهم «اگر – امّا» رسيد

اين گذشت و روزهايي آبكي
پشت هم رفتند هِي حيوانكي

بل بله، پايان گرفت آن انتظار
باز، ما مانديم و عشقِ افتخار

روز، شب شد. فوتبال آغاز شد
باز هم دروازه‌ي ما باز شد

چشم‌ها، دل‌ها،‌ قدم‌ها بي‌قرار
سومين گل هم به سوي ما نثار

روز و شب رفت و دلم آشوب بود
آرزويش يك گل از محبوب بود

واي! به به! يك گل ميمون رسيد
در رگم انگار قدري خون رسيد

بعد يادم آمد: اين گل، گل نبود
من گلِ فوتبال خواهم زود زود

باز، لج كردم. كمي كج شد فكم
صافيان! شرمنده، ‌پر از برفك‌ام

عقل، آن‌جا بود. قلبش درد داشت
آرزوي ديدن يك مرد داشت

عقل، خود را خورد و گفتش با شكيب:
بازي است امشب هوادار نجيب!

بازي اما مثل آن بازي نبود
اين كه توپي را بياندازي، نبود

قسمت انديشه، بي‌دروازه بان
ماند و، چشماني گرفتندش نشان

چند باري تيم ما، گل، نوش كرد
تا كه نام تيم را «گلنوش» كرد

نخ نما شد تورِ سمتِ تيمِ ما
تا نماند از تيم ما جز «ميم» ما

عاقبت، يك حمله از ما، در گرفت
اين دل بيچاره، شور از سرگرفت

غُلغُله، قُل قُل، همه گفتيم: «گل»
گل ولي گل برخودي بود اي تپل!

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نظرها
  1. ولی اله بایبوردی

    مرداد 5, 1398

    سلام

    استاد رضاپور ارجمند

    دستمریزاد

    🌈🍃🌸🌿🌈

    • محمدعلی رضاپور

      مرداد 5, 1398

      سلام و احترام و سپاس
      جناب بایبوردی بزرگوار🌈🍃🌸🌿🌈🌹

  2. جواد مهدی پور

    مرداد 5, 1398

    سلام و احترام

    طنز های طنازانه می سرایید

    لذت بردم از شعر قشنگتان استاد رضاپور گرامی

    درود بر شما

    سر بلند باشید به مهر

    💐💐💐🌿🙏🌷🌺❤️💐

    • محمدعلی رضاپور

      مرداد 5, 1398

      سلام و احترام
      مشتاق دیدارتان … .
      سپاس فراوان💐💐💐🌿🙏🌷🌺❤️💐🌈

  3. درود بر استاد مسلم سخن و ادبیات.
    آفرین
    دلمریزاد

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا