🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عقل یارم بود اگر ، میکرد ترکِ عشقِ یار؟
اختیار اَر بود ، راحت من نمیکرد اختیار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
لحظه لحظه صورتش میدیدم آن شیرین لبش
مثلِ تو ای بیستون من هم نمیکردم قرار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
برچه محرم کرده ای شمع و ، مرا محروم اَزِتْ
من مگر در بزمِ تو جانرا نمیکردم نثار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
درد را پنهان گرفتم در جهان چون چاره نیست
گر طبیبی داشتم من ، کی میکردم آشکار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
یار با اغیار دیدن را چو صبرم بود اگر
ترکِ غربت کرده هرگز من نمیرفتم دیار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
کُفرِ واعظ را به رُسوائیِ من کن تو قیاس
گرچه صادق بود من تقوا نمیکردم شعار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
دیدنِ آن غنچه خندان بود گر ممکن مرا
مثلِ تو بر گلستان بلبل نمیکردم گذار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ای فضولی سوخته با داغِ هجران این دلم
می شکُفت گل من نمی بُردم به سیرِ لاله زار؟
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
(شعر فضولی را ازترکی به فارسی ترجمه کرده ام )
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
بستن فرم