🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 عینک کوری

(ثبت: 206) آبان 20, 1394 

دلبرِ لجبازِ تو کاری به دستت داد و رفت

عینکِ کوری به دستِ چشم مستت داد و رفت

بی خبر از خویش بودی ، عشقِ دامنگیرِ تو

ننگِ رسوایی به نفس خود پرستت داد و رفت

سادگی از حد معمول و خرد ورزی گذشت

نازنینت با خیانت نازِ شستت داد و رفت

شعر خواند و قصه ها پرداخت با الفاظ تر

رنگِ شیادی به هر چه بود و هستت داد و رفت

دیر فهمید ی ، هر آنچه داشتی راحت گرفت

با گدایانِ سرکوچه نشستت داد و رفت

چون زمان بگذشت آه و ناله کردن نارواست

خام بودی خواب بودی جام پستت داد و رفت

قهرمانت گفت، بادت کرد تا دادت به باد

زشت بود اما به زیبایی شکستت داد

نظرها
  1. نگار حسن زاده

    آبان 20, 1394

    سادگی از حد معمول و خرد ورزی گذشت 

    نازنینت با خیانت نازِ شستت داد و رفت 

    سلام و عرض ادب و احترام

    مانند همیشه بسیار عالی بود و تأمل برانگیز

    لذت بردم

    درود بر شما

    •  سلام و درود سپاس بی نهایت از بذ ل محبت مستمر و ارزشمند شما بانوی بزر گوار متشکرم عزیز و بر فراز باشی

  2. طارق خراسانی

    آبان 20, 1394

    چون زمان بگذشت آه و ناله کردن نارواست
    خام بودی خواب بودی جام پستت داد و رفت

    قهرمانت گفت، بادت کرد تا دادت به باد
    زشت بود اما به زیبایی شکستت داد  و رفت

    با سلام و درود بی حد

    غزلی فاخر و هشداری عالی بود برا ی آنان که هنوز در دام بیماران  اسیر نشده اند…

    در پناه حق شاد زی………………………………………………………………………………………………………………

    •  سلام و سپاس  استادی و سروری شما بر  مسجل است   ماه   اسمان خراسان  تابندگیت بی خسوف باد

  3. سمانه تیموریان

    آبان 22, 1394

    سلام

    و درود بیکران استاد عزیزم 

  4. ابراهیم زحمت کش

    بهمن 20, 1394

    درود و دست مریزاد استاد!

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا