🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در قافیه عمر
گمانم
نداهایی هست
گر گوش به جنبی
به جانم
نواهایی هست
در حیرت آنم که این اشک
سزاورم نیست
در غربت تقدیر
چو شاید
بلاهایی هست
بر نیت آنم
که جانم
به از این باشد
در غفلت و تقصیر
خدایا
گناهانی هست
در عزلت و این اشک
به این غم
مدارا بکنم
از هیچ نگفتن
ندیدن
سزاهایی هست
بر خاک نشستم چه عبث بیهوده،
بر گرده این عمر
خدایا
چه راههایی هست
در اشک به باده
سر به مستی بزنم
از عشق هنوزم
عزیزم
صداهایی هست
فرزین.م
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
بستن فرم