🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
بادهای سرد و بی امان
ازمیان شاخه های خشک
زوزه میکشند
من زنی غریب
بازوانِ خسته ام، بغل کشیده ام
رقصِ گیسویم میان دست باد
موج میزند
و من تورا
سالهاست در میان واژه های شعر ناقصم
عاشقانه میسرایم ات
ای تنت سپیــــــــد
استخوانِ نازک تنم
ازهجوم وحشیِ نبودنت
تیرمیکشد
من به جرم عاشقی
پای چوبِ دارِ رفتنت
همچو آسمان ابری بهار
زارمیزنم
گونه های خیس من
بوسه های پر حرارت تورا
لحظه لحظه التماس میکند
جانِ من فدای تو
این چه رفتنی ست؟
زخمی ام دگر
اززبانِ تلخ و یاوه گوی مردمان
آن زمان که در پیِ بطالتی جدید
روزها به شب رسانده اند
تا مرا به عمقِ غم فرو برند
جایِ نیش هایشان
همچو تازیانه بر دلم
من میان شعله های سرد این شراره ها
باز هم نبودن تورا
بغض میکنم
بی تو هردقیقه ای برای من
سالهای تلخِ قحطیِ من است…
#فائزه-ناظر
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
اردیبهشت 23, 1398
درودها
شعری پر احساس و بر آمده از دل را میهمان قلم شما بودم
عاشق از قضاوت نمی ترسد و راه خودش را می رود
هرچند گاهی به وضوح می داند که این جاده کوتاه و با انتها است
اما می رود تا از خویش دریغ نکرده باشد و حسرتی روی حسرت نشود
اما در شعر شما چند کلمه اضافه دیدم که به عنوان مثال “من” در بند پا یانی
نبودنش قوت شعر بود و بودنش شعر را به سمت متن می کشید
امید که هماره نویسان و پایدار باشید 🌹🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
سپاس از شما جناب نژادیان گرامی
ممنون از حُسن توجهتان بزرگوار
تنها ترس عاشق نبودن معشوق است و بس
ممنون از نگاه پر مهرتان به شعر
مانا باشید💐
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
سلام و درود
همین بس نیمه گمشده ، هر لحظه آدمی را به گفتن حدیث نفس وادار می سازد
چه بگویم …
پر از احساس با نجوای درونی از عمق دل بر آمده بر دل ها می نشیند.
زیباست .
🌺🌺🌸🌸🌷🌷🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
سپاس فراوان جناب استاد بایبوردی محترم
ممنون از حضور ارزشمندتان
مهرتان مستدام💐
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
درود بر شما
نیمایی فاخر و موزون و دلنشینی ست
لذت بردم🌹👏👏👏
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
سپاس فراوان بانو ایرانپور نازنین
ممنون از حُسن نظرتان بانو جان
برقرار باشید💐
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
درود برشما……🌿🌹🌹🌹🌹🌹🍃
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس استاد انصاری گرامی
ممنونم از همراهی همیشگی تان بزرگوار
پاینده باشید 🌷
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
” بی تو هردقیقه ای برای من
سالهای تلخِ قحطیِ من است…”
چقدر با احساس و عالی و آسمانی سرودید
لذت بردم از شعر قشنگتان
درودبر شما استاد گرانقدرم بانو ناظر
سر بلند باشید به مهر
🌺🌸🌺💐💐🌿🍃🙏
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس از حضور سبزتان استاد مهدی پور گرامی
و مطمئنا که استادی برازنده شماست و درس پس میدهم در محضرتان
سپاس از حُسن توجهتان 🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
درود بر شما و احساس نابتان….
عمیقأ بر دلم نشست….
برقرار باشید و دلتان شاد❤️🌹❤️
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس بانوی زیبائی ها
خوشحالم از حُسن نظرتان بانو جان
بتابید به مهر 🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
سلام و درود شاعرگرامی
موفق و پیروز باشید
در پناه خدا🌷🌷🌷🌷
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس جناب رفیعی ارجمند
ممنون ازحضورتان
مانا باشید 🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 23, 1398
احسنت
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس جناب رضاپور گرامی
🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سلام بر دختر شاعرم
سپید سرایی که تا چند مدت دیگر بعنوان شاعر برتر شناخته خواهد شد .
دخترم
شاعر و یا هر هنر مندی باید برای رشد و تعالی اهل نقد باشد
باید دوستان بیایند مانند آقای نژادیان عزیز شعر را بصورت ملیح نقد کنند
من شعر شما را اینگونه ویرایش کردم تا نظر دختر ادیبم چه باشد؟
بادهای سرد و بی امان
ازمیان شاخه های خشک
زوزه میکشند
من زنی غریب
بازوانِ خسته را، بغل کشیده ام
رقصِ گیسویم میان دست باد
موج میزند
و من تورا
سالهاست در میان واژه های شعر ناقصم
عاشقانه میسرایم
ای تنت سپیــــــــد
استخوانِ نازک تنم
ازهجوم وحشیِ نبودنت
تیرمیکشد
من به جرم عاشقی
پای چوبِ دارِ رفتنت
همچو آسمان ابری بهار
زارمیزنم
گونه های خیس من
بوسه های پر حرارت تورا
لحظه لحظه التماس میکند
جانِ من فدای تو
این چه رفتنی ست؟
زخمی ام دگر
اززبانِ تلخ و یاوه گوی مردمان
آن زمان که در پیِ بطالتی جدید
روزها به شب رسانده اند
تا مرا به عمقِ غم فرو برند
جایِ نیش هایشان
همچو تازیانه بر دلم
میان شعله های سرد این شراره ها
باز هم نبودن تورا
بغض میکنم
بی تو هردقیقه ای برای من
سالهای تلخِ قحطیِ است…
#فائزه-ناظر
در پناه خدا شاد زی👏
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سپاس استاد خراسانی ارجمند
ممنونم که دقت نظر به خرج دادید
مطمئنا نقد سازنده خیلی هم خوب است و باعث رشد میشود
دقیقا بعد از فرمایش جناب نژادیان عزیز من ویرایش مجددانجام دادم و البته در دست نوشته ام این ویرایش انجام شد که در صورتی که انتشار مجدد انجام بدم حتما با ویرایش جدید ارسال خواهد شد
ممنونم که وقت گذاشتید شعر را مجدد تماما در کامنت قرار دادید
در بند سوم :
و من تورا
سالهاست در میان شعر ناقصم
عاشقانه میسرایم ات
بهتر هست شاید اینطور نوشته بشه :
و من
سالهاست درمیان شعر ناقصم
عاشقانه میسرایم ات
شاید به جای ( ات) اگر (تو را )حذف بشه بهتر باشه و باز هم اگر نظرتان را ابلاغ نمائید ممنون میشم
و همچنین در بند اخر با نقطه نظر شما و همچنین جناب نژادیان موافقم کلمه ( من ) در قسمت دوم این بند باید حذف میشد
بی تو هردقیقه ای برای من
سالهای تلخِ قحطی است…
و در اخر نظر شما اساتیدبرجسته برای بنده ازاهمیت ویژه ای برخوردار است
با سپاس فراوان
🌹🌹🌹
پاسخ
اردیبهشت 24, 1398
سلام مجدد
با نظر شما کاملا موافقم
خیلی بهتر شده
در پناه خدا 🌺
پاسخ
بستن فرم