🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
جوون های وطن غلطیده در خون
به رودررویی تابوت و بابا
به رقص یک پدر، تصویر حجله
صدای ضجه ها رو صورت ما
به بغضی که خورد چنگ
به جانی که شود آب
غضب ، در سینه خلق
سرابی در پی خواب
به قلبی که پر از غم
به دل های شکسته
نه سوسوی ستاره
به هر شب ماه خسته
من غمگین در این شب های سرما
نمی ترسم از این راه
شوم آشفته از نا مهربانی
به تلخی خبرها در سحرگاه
درون حدقه ها چشمان زیبا
پر است از اشک و از خون
سپید از جامه پوشان جوانسال
به خون شد رنگ کارون!!!
به جولان گاه دیوان
به باغی جای گل ، خار
زد آفت بار این باغ
نهایت ، خانه آوار
سروده توسط : ادریس علیزاده
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (6):
آذر 19, 1401
درود بر شما جناب علیزاده عزیز💐🙏
پاسخ
آذر 19, 1401
درود و سپاس بیکران از شما
پاسخ
بستن فرم