🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
غم آمد و از بَرَش نَجَستم
تا قامت او شبی شکستم
ساقی برسان ز بوسه جامی
بی بوسه که گویدت که مستم؟
از دامن تو کجا کشم دست؟
تا عمر بوَد که با تو هستم
دل بسته به عشق و می پرستی
از غیر ِ تو جملگی ، گسستم
با مطرب و می بیا، که دانی
دیریست هماره می پرستم
گیسوی تو رشته رشته ی جان
هر رشته ی آن گرفته دستم
19 اردیبهشت 1392
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (7):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (10):