🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
صدای خنده ها در گوش فردا
نوای گريه ها تا صبح فردا
جدائی از حقايقها هميشه
فرار از چهره ها تا شام فردا
خزيدن کُنج کاخکها هميشه
فرو ريزد به يکباره به فردا
نديدن چهره ی زردِ نيازی
ندادنها نمی ماند به فردا
فرار از بخشش و جود و سخاوت
نباشد ماندنی تا صبح فردا
بريدن نان و قوت مردمان را
ندارد سرنوشتی نيک فردا
کنون دزديدن و رشوه گرفتن
به حشر و نشر پاسخگو به فردا
کشيدن مالِ رنجوران به خانه
همی گردد طنابی سخت فردا
چريدن در خيابانها سواره
بريزند بارها بر پشت فردا
نگاهِ کينه بر رعيت نهادن
برانگيزد شراره ها به فردا
زدن انگ دروغين بر ضعيفان
مسلم انگها خيزد به فردا
که در بدنامی و زشتی بمانی
هميشه در بدر تا شام فردا
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند :
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
خرداد 3, 1401
درود بر شما🌷
پاسخ
بستن فرم