فسون در فسون است بازی چرخ

زدی بر زمین؟ بر زمین می خوری
چنین است آیین پیکارها

بچرخان سرت را به دور و برت
هزاران هزارند پرگارها

به مستی به سر کن که طرفی نبست
در این عاشقی عقل هشیار ها

چه گل ها که پژمرده در باغ شد
چه دشتی که پر گشته از خارها

قفس بشکن و بال پرواز کن
بزن نقبی از پشت دیوارها

یقین داری و دو به شک مانده ای
دمی بگذر از سد انکار ها
#بداهه
♤♤♤
من به شیرینی گفتار تو
ایمان دارم
♡♡♡

چه کاری دلم را کند شاد؟ هان
دلم خون شد از جمله ی کارها

به ظلمی که در پرده ها می رود
رود خون به چشمان بیدارها

شگرف است علمی که آموختم
نگجید طارق به پندارها

سلام و درود بر شما

درود استاد طارق عزیز

همی گویم و گفته ایم بارها
بود کیش من مهر دلدارها

سپاس از این غزل زیبا .. جان عشق دارد و نوای آه .. نه باغی و نه دشتی در این وادی سینه سوخته مانده ..هر چه هست بوی خاکستر ست و نقش خاک .. به ناکجا می رود آتش طوفان زمانه

هی روزگار ❤️❤️❤️

درود بر استاد طارق گرامی …
دستمریزاد …حظ بردم👏👏👏💐💐💐

درودتان جناب آقای خراسانی ارجمند
زیباست
موفق و مویدباشید.
🌺🌺🌺

سلام جناب یغمایی عزیز

سپاس از مهر نگاهتان

در پناه خدا 🍃🌹🙏🍃

خطایی اگر سر زد از من بگو
بیندازدم در دل مارها
درود استاد
تنتون سالم شاد و ماندگار باشید 🌹🌹