![آزادمهر غریبی](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_510.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
عکس ها راپاره کردن نامه دورانداختن
لشکری ازاشک بایدتا براین غم تاختن
دل سپردن عشق ورزیدن جفا دیدن زیار
درقماری نابرابر زندگی را باختن
سنگدل درمان نکردی درد ما راعاقبت
چاره جز این نیست جان رادرغمت بگداختن
یادگاری های برجامانده درهرگوشه ای
می شوم دلتنگ وبا این درد هرشب ساختن
مرگ شایدچاره باشداین حکایت را ولی
کاش می شدجور دیگرقصه راپرداختن
صدیقه قادری
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
خرداد 28, 1397
نقد این شعر :
وقتی شعری رو مینویسد بدون درنگ آن شعر زیبا و بدون ایراد هست .هر چند که از نظر وزنی ایراد داره اما باز هم نوع نگرش شاعر به واژه هاست .
وقتی واژه سازی میکنیم این قدر غرق در آن میشویم که خودمان هم متوجه از این واژه ها نشده ایم . اما دومسله ، نوع شخصیت پردازی ،وقتی ما به یه نفر احساس میدیم و آن را وارد زندگی خود میکند باید درک این مسله رو داشته باشیم که شخصیت آن وقتی رفتار حس بیان رو میبنیم باید درک کنیم آن شخص مثل یه ادم مثل در قصه هست باید به آن چیزی که هست و میخواهد بدهیم .
وقتی شعر شما در اوایل شعرتان گفته شده همچون طفلی ، منظور این که شما از قبل این شخصیت را پرورش دادید حس دادید بیان دادید تا بتواند راه بره حس کنه و حرف بزنه با مخاطب . اما مسله نوع مبارزه طلبی شما بین عشق و کند کاور میان زمان و بیان در گروه حس حال اوست میان هستی خویش در لجاجت کامل گیراست و نمیتواند از آن خارج شود.
شخصیتی که هر چند عشق را بر پایه احساس استوار کرده اما این احساس کودکانیست برای مخاطب کودکانه ای که برای خود شاعر هم جا افتاده که حرفهای کودکانه رو بیان میکند . شخصیتی که برای خارج شدن از زمان باید کودک بماند .دیدگاهی انتقادی نسبت به دور به خودش داره گاه از این عشق سرافکنده گاه عصبانی و گاه دلبستگی خویش را به مخاطب ایراد میکنه مثل تریبونی که میخواهد اعتراض خود را بیان کنه با عشق های گمشده .
عشق های که هر چند تازه نیست شاید سوزناک باشه برای مخاطب . شعری سرشار از گفته ها و ناگفته های خویش .
اما مسله در مورد این شعر :
موسیقی : هر چند خب قالب غزل باید آهنگین باشه اما مهم بر اساس نوع واژه ها آن غزل رو برتر حساب میکند. البته نوع وزن ها هم مهم است اما مهم واژه ها است که وزن رو تشکیلداده . این شکی نیست در آن که خود شما بی تردید از زمانه خویش جلوتر هستید با این سنی که شما دارید حتما بهتر از این هم خواهید شد .مهمترین اصل یه شاعر است که بتواند مرتب مطالعه کند هر روز بیشتر و بیشتر این قدر این مطالعه ها زیاد شود که درکمان نسبت به هستی خویش بالاتر بره از چیزهای ساده راحت از آن نگذریم و بخواهیم آن را درک کنیم همه چیزو از پایین نگاه کنیم تا درک متقابل و همین طور بازسازی واژه ها از کلاسیک به نو.
در این شعر باز هم زمان محور اصلی شاعر حساب شده و شاعر زمان رو بازیچه احساس خویش کرده . چالشی که در این شعر و شعرهای شما همیشه دیده شده نوعی خاص به عشق است چیزی که در قالب عشق بیان میکنید انگار وارد رویاهای خود ادم شده و حس میکنه. همین طور شب زنده داری که با قلم شما درک کرد .
پاسخ
خرداد 28, 1397
درودها دوست گرامی.
شعرتان زیبا و دلنشین است.
بسرایید به مهر
پاسخ
تیر 14, 1397
درودها بر شما سپاس
پاسخ
بستن فرم