🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۱۰ |
| تعداد شعر: | 44 |
| تعداد مطالب: | 1 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۱/۰۷/۰۵ |
قهقرای فتنه ی دجال
گم کرده راه را به هیاهوی جیغ و سوت.
یک عده خود فروخته بر قوتِ لایموت.
در مسلکی که سجده به شیطان مقدس است.
در خوابِ مرگ رفته هنر، زخمی از سکوت.
از میوه اش توقع برکت نمی رود.
مهمان سرای کِرم، اگر شد درخت توت.
تا قهقرایِ فتنه ی دجال می رود.
موشی خمارِ نغمه ی شیطانیِ فلوت.
خوش رقصِ بزمِ خیمه ی شب بازیِ هنر.
عفریته ای، عروسکِ در تارِ عنکبوت.
بذری عقیم کاشته طوفان درو کند.
بی ریشه ای که بوده اساسش، خرابِ فوت.
بر تار عنکبوت، نه، خورده دلم گره.
بر تار و پودِ فرشِ حرم، مستِ هر قنوت.
رسول رشیدی راد(مجتبی)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
عادل دانشی در امشب ستاره نام تو را داد می زند
درود مانای عزیز سپاس از نقد و حسن نظرت البته من خودم رو شاعر نمی
سبزه نه گل نه صبح عطر آگینی لبریز سکوت تلخی و غمگینی زد ابر زمستان به سرت
مانا جان این را از صمیم دلم می گویم بابا طارق فدای فرزند
طارق خراسانی در تو بهارم شده ای
سپاس از مدیریت محترم که شعر ویرایش شده با بیت تقدیمی جناب معصومی را سریعا
مهرداد مانا در امشب ستاره نام تو را داد می زند
چنین در روایات خوانده ایم که عدالت و حکمت در نزد علی پسر ابیطالب بوده
خرداد 20, 1401
یا امام رضا
احسنت بر شما
پاسخ
خرداد 22, 1401
احسنت بر شما
در پناه خدا
شادکام باشید
🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم