سیدمحمدرضا لاهيجی
اسفند 28, 1401

سلام و درود جناب دکتر مدهوش
صبح و روز حضرتعالی بخیر و نکو
سپاسگزارم از لطف و محبّت شما
فریبا نوری
اسفند 28, 1401

درود دکتر لاهیجی گرانقدر

در واژه ی حیاط چند نکته نهفته است که آن را واژه ی کانونی در شعر تبدیل می کند:

۱- به لحاظ آوایی، تداعی گر حیات است که خود این کلمه نیز در سطر می گنجید (برایمان از حیات جز هیچ/ ماندنی، نمی ماند).

۲- به لحاظ مفهومی، حیاط به وجه مادی حیات اشاره دارد. بنابراین با این املاء به نظر می رسد شاعر اراده ی تحدید معنایی داشته به وجهی و بعدی از حیات (وجه و بعد مادی) که با “هیچ” در یک زنجیره ی معنایی قرار می گیرد.

۳- به لحاظ دستوری به عنوان اسم مکان با لوکیشن در عنوان ارتباط دارد

۴- به لحاظ مفهومی به عنوان وجهی از حیات با صفت “بی زیراکس” در عنوان ارتباط دارد.

با درود بیکران

ناحیه کاربری

ثبت نام در شعرپاک

کتابخانه

صور خیال در شعر فارسی

بیان و معانی

هنر مقدس

مکتب های ادبی

مشاهده تمام کتاب‌ها

سخن دل

گلباره دلم نگار عشق است!
این باره ی نور بارِ عشق است

تصمیم گرفته شد بکوبند
فردی که طلایه دارِ عشق است

استاد ادب چه خوب فرمود :
این واقعه پاک، کارِ عشق است

ظلمی شده کودکان ما را
بازار اگر که زارِ عشق است

پای سفرت دلیر گردد
گر رنجه همو به خارِ عشق است

با درد غمش بساز ، بی شک
بر اوج رسی ، قرارِ عشق است

بَد نیست به کُنه پاک‌ِ ذرّات
این حرفِ نه من ، شعارِ عشق است

هرجا که تو راست راحتِ جان
تردید مکن ، دیارِ عشق است

«من عاشق آن دمی» که جانم
رفت از بَر و در کنارِ عشق است

جان بر تن و عشقِ پاک‌ بَر جان
دادارِ جهان، سوارِ عشق است

« طارق خراسانی »

تازه ترین نقدها