مادر مرده

سلام بر عزیز جان

مست  زیبا آمده است چون کل شعر درباره  می و تعزیز می خواره است اینجا که  یک مست شلاق می زند  شعر جافظ را نداعی می کند

ای دل طریق رندی،  از محتسب بیاموز

مست است و در حق او ، کس این گمان ندارد

البته در شعر جناب صادقی عزیز    محتسب  نه تنها می  بل مال مردم خورده  است …  یعنی  فردی بی ارزش و  ریاکار …

در پناه خدا

سلام جناب اسدپور عزیز

سپاسگزارم

ممنونم از توجه و همفکری تان گرانقدر

"دوسه تا" را چون یک بیت بالاتر هم آورده بودم تکرارش شاید زیبا نمی شد.

در مورد "پرسیدمش" درست می فرمایید روانتر است اما چون زبان امروزی است و کهن نیست استفاده ی اینگونه از افعال، دوگانگی ایجاد می کرد. حتی "بگفت" را هم با اکراه و اجبار استفاده کردم.

در مصرع پایانی "مست" به این اشاره دارد که مستی مست دیگر را به جرم مستی شلاق می زند!

خواهش می کنم. لطف کردید و وقت گذاشتید.

نقد هم باشد با اشتیاق می خوانم. در همه اشعارم درخواست نقد باز است و نظرات بدون نیاز به تایید من، نمایش داده می شود.

باز هم سپاسگزاری می کنم

پرسیدم آنکه می زند کیست؟ بگفت:

یک آدمِ مستِ مالِ مردم خورده …

سلام و درود 

به به 

به به

دلمریزاد 

در پناه خدا