🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مانده ام در خرابه ی دنیا

(ثبت: 243568) آذر 25, 1400 

 

مانده ام در خرابه ی دنیا
در فراموشخانه ی فردا
دیگر از دست داده ام خود را
“من” زنی که غریب و افسرده است

غرق کابوس ها و در خوابم
چون روبانی سیاه بر قابم
کودکی های پر تب و تابم
در دل کوچه ها زمین خورده است

پشت دیوار گریه می خندم
از تماشای مرگ دل کندم
روی هر غصه شرط می بندم
سیل آیینه ی مرا برده است

مرگ بر من بر این دل غمگین
پر شده روزهایم از نفرین
آه از دست این غم سنگین
که مرا سالهاست آزرده است

در نگاهم دوباره غم پیداست
خنده ام تلخ دیده ام دریاست
در دلم سوگواره ای برپاست
زندگی در کنار من مرده است

محبوبه راه پیما

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا