🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
نقاب از رخ بر افکندی و ممکن شد محال امشب
که می تابد هلالی روی در روی هلال امشب
نمی دانم کدامین ماه رویت شد که عید آمد
هلالِ ماه ابروی تو یا ماهِ شوال امشب
مرا اطعام کن از شیره ی خرمای لبهایت
که این فطریه همچون شیر ، بر کامم حلال امشب
خبر دادند ما را گوئیا قصد نظر داری
براین رسواترین دلداده ی آشفته حال امشب
گذر کن سوی من ای یار و بی پیمانه مستم کن
از آن لعل لبِ میگون و حُسنِ بی مثال امشب
چه بسیارند مشتاقانِ درگاهت و من را بس…
که دارم با حضورت خاطری خوش در خیال امشب
لیلا دهقانی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (12):
بستن فرم