مثنوی درد 6 – گودالهای فقر

سلام و درودهایم تقدیمتان استاد گرانقدر

اعتقاد این حقیر همانند شماست
ایجاد جنگ و تحریم‌ها و دسیسه های دشمنان حریت و آزادی کاملا واضح است و نتیجه مطلوب گرفتن از این فشارها و هجمه ها شاید غیر ممکن است و از طرفی ایثار ایرانیان و معتقدین به معارف الهی بر کسی پوشیده نیست
اما ناعدالتی مسئولین در برخورداری از منابع این کشور و تشکیل زندگی مرفه و زندگی اشرافی آنها برای ملتی که همواره در زیر ضربات شاهنشاهان و استکبار جهانی کمر خم کرده است قابل باور و قابل تحمل نیست و این شکاف طبقاتی موجود که هر لحظه بین اغنا و فقرا عمیقتر می گردد حاصل بی برنامگی جهت تعدیل این نقص بزرگ است و در طول این چهل سال قوانینی برای ترمیم واقعی و زدودن ناعدالتی بطور جدی من شاهدش نبوده ام و حرافی و توجیه شرایط ناسالم را تکرار کرده اند و وضع ضعفا همچنان نابسامان است
تفاوت حقوق‌ها و تفاوت استفاده از منابع کشور را ببینیم و روستاهای فقر زده و کاخها را مشاهده کنیم
انقلاب توحیدی امام برای ایجاد عدالت و تعادل بود ولی قوانین ما که می توانند اصلاحش کنند همواره بسود طبقه مرفه و به ضرر طبقه محروم تا امروز رقم خورده است
نگاهی به فقر حاکم در تعداد زیادی از استان‌ها چه شیعه و چه سنی و هزاران روستا چه شیعه و چه سنی بیانگر بی توجهی نمایندگان ملت در مجلس در طول چهل سال است و از طرفی بیانگر اضافه طلبی مسولین بوده و هست و گوش شنوایی برای رفع تبعیض وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تعدادشان اندک و صدای دادخواهی آنها جامه ی عمل نپوشیده است
به هر تقدیر من معتقدم رسالت قلم تحقیر ضد ارزش‌ها و مشخص کردن ارزش هاست
لطفتان جاریست
برقرار باشید به مهر الهی