🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 مثنوی درد 7

(ثبت: 249329) تیر 28, 1401 

 

دين فروشان ، تا به كى انديشه كج ؟
ديدتان كج ، راهتان گرديده كج
تا كجا نيرنگ و ظاهر ساختن ؟
تا كجا تزوير و آئين باختن ؟
از چه رو مدهوش دنيا گشته ايد ؟
از چه رو مفهوم دين را كشته ايد ؟
تا به كى حق را به آتش سوختن ؟
تا به كى لبهاى حقگو دوختن ؟
تا به كى مال يتيمان سوختن ؟
تا به كى محروم و مظلوم كوفتن ؟
حزب هاتان ، حزب الله نيست نيست
مجلس آرائى ، بدور از فسق نيست
هر چه از بيت خدا برداشتيد
دشنه اى شد بر گلو بگذاشتيد
تا به سقف ، انبارها را از حرام پر كرده ايد
سفره هاتان را پر از زهر هلاهل كرده ايد
باندبازى هايتان هرگز خط پايان نداشت
عاقبت مرگ آمد و داغى به دلهاتان گذاشت
البسه هاتان همه تلبيس حق گرديده است
در دل هر حجره اى مهر و صفا خشكيده است
عاقبت آه يتيمان مى ستاند جانتان
آتش دوزخ بسوزاند همه اموالتان

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):

نظرها
  1. عظیمه ایرانپور

    تیر 28, 1401

    درود بر شما🌹

  2. طارق خراسانی

    تیر 28, 1401

    دين فروشان ، تا به كى انديشه كج ؟
    ديدتان كج ، راهتان گرديده كج
    تا كجا نيرنگ و ظاهر ساختن ؟
    تا كجا تزوير و آئين باختن ؟

    سلام

    مجبور پس از خواندن مثنوی زیبای تان دوباره بنویسم که شعر روز به این مثنوی می گویند نه آوردن ترکیب های نو و چه و چه…
    شاعر تاریخ می نویسد
    ما حال و روز مردم هر دوزه ای را از آثار شاعرانش دانشته ایم.

    درودتان عزیز

    در پناه خدا🌿👏👏👏👏👏👌❤️🌿

    • هزاران سلام تقدیمتان
      امیدوارم افتخار شاگردی محضرتان را همچنان داشته باشم
      لطفتان جاریست استاد گرانقدر

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا