![محمدرضا جعفری](https://sherepaak.com/wp-content/uploads/2019/01/avatar_347.jpg)
🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
شیرازم !
آمدم با حافظ ، دستِ بیعت بدهم
آمدم تا بنویسم غزلی
و طراوت و سعادت بینم ؛
که بناگاه غزلم شد شعری
که به نُو معروف است !
حافظِ شیرازی ،
با تبسّم بپسندید همین شعرِ مرا
و بفرمود که این قالبِ شعر ، بهترین های شماست ؛
و بفرمود طریقِ همه گر این بشود
راه زیباتر از این هم گردد ؛
همچو غزل
یا رباعی و قصیده
و شود رایجِ شهری که لطافت خواهد …
پس بدانید چو شعری ز دلی برخیزد
می نشیند بر دل
و مهم ” قالب ” نیست !
و تماشاگرِ مهری والاست
آن خدائی که به هر اوجِ دلی بی همتاست
و به هر عشق ، طراوت داده ست
در همان ساحلِ مهتاب که لطفش پیداست ؛
و چو ذوقی همه را می خواند
مثلِ آدابِ دعایِ سحری
و نمازی که پدیدار شده ست ،
بر دلِ اهلِ بیان
و به هنگامه یِ آثارِ اذان …
………….
م جعفری
………….
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (9):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (11):