🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 محراب

(ثبت: 2337) شهریور 8, 1395 
محراب

عاقبت میروم از دست یقین میدانم 

قلب دریایی و سرگشته ی قایق رانم 

مثل لبخند سراسیمه ی یک قوس قزح 

محو هر رشته ی خورشید پس از بارانم 

تو اگر روشنی شمع کلیسا باشی 

روی محراب نگاه تو زنی رقصانم 

باغ احساسی و من ریشه ی مست گل سرخ 

که گره خورده به دامان تو انگشتانم 

غرفه ای خالی ام از صحن حیاطی کوچک 

که فقط بوسه به پاهای تو را خواهانم 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا