🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
در دلم داغ تو کم بود …؟! مرا می شکند
قطره ای در طلب رود مرا می شکند
پیــــــله ای دور نگاهت به خودم می پیچم
تار چــشمان شما، پود مرا می شکند
ماه من! قسمت من بودی و دردم این است
آن حسودی که نیاسود مرا می شکند…
نیستی! تا برسد از تو نشـــــــــــانی هر بار
شاخه ام در طلب دود مرا می شکــــند
وعده ی وصل نده حال غرورم خوش نیست
دوری از دامن مقصود مرا می شکند
تو بت سنگی من بودی و بی ابراهیم
عاقبت مستی نمرود مرا می شکند
شاعرم در غزلم نام تــــــــــو را می گویم
بی تو این قافیه ها زود مرا می شکند..
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (7):
تیر 27, 1399
سلام خانم بیراوند عزیز
شعر زیبایی است مصراع دوم بیت دوم به دلیل متفاوت بودن فاصله صمیمیت و احترام با مخاطب درونی شعر ( در همه جای شعر مخاطب درونی، “تو” خطاب شده و در این مصرع، “شما” ) بهتر است تغییر کند تا زبان صمیمی شعر، یکپارچه و یکدست شود.
🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
تیر 27, 1399
سلام و سپاس بابت نکته ای که فرمودین
پاسخ
تیر 27, 1399
باسلام و درود خدمت شما خانم بیرانوند
بسیار زیبا و خواندنی
🌷🌷🌷🌷🌷
پاسخ
تیر 27, 1399
سلام و عرض ادب
خیلی ممنونم از شما
پاسخ
بستن فرم