🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
رباعی
1
جاهلان دانا نمایی روبرو
بینِ دانایان حجابی کرده رو
خیط اسود ابیضی تشخیص لا
جاهلان بینی که در جهلی فرو
2
بین اغیاری غریب افتاده ای
می رود جایی رها از خانه ای
گر به تنهایی عبور از این جهان
دور از خلقی کند بس ناله ای
3
عزم جزمی کن رها از دردها
از کران تا بی کران عابر ،دلا
مقصدی را راه ها باشد درست
بی نهایت راه باشد تا خدا
4
بی قراری مست چشمی را نگاه
با تبسّم کنجِ لب ، دارد چه آه
گر کنی خود اعترافی جان من
مضطرب احوال بینی ، بینِ راه
دو بیتی
فنایی را ، بقایی گر چه فریاد
که چون برگی خزانی هر کجا یاد
به اسفندی نگاهی کن بیاموز
غریب افتاده بینی ، در پی باد
5
با سنایی چشم ، عطاری چو روح
بسته بابی ، روی عارف شد فتوح
رهنما استاد را ، بینی ، دلا
سمت اویی خلق را هادی چو نوح
6
ماجرا ، کشفی شهودی را بیان
زیر پا یونس شکم ماهی روان
گر چه در زندان بطنی یونسی
هفت بحری را بکردش سیر هان
7
گر ببینی ، عشق مرغی را ،دلا
با جمعی مرغان دیگر در فضا
سمت جایی سیر ، کوچی را به یاد
یادِ معراجی ، ببندی رخت را
8
گنج پنهان عارفانی را نگاه
با عملکردی رها از هر گناه
آرزو داری ، بیابی گنج را
با نظر عرفان نه اعمالی ، تباه
ولی اله بایبوردی
04 / 12 / 1398
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
اردیبهشت 28, 1399
ما را به یاد بهشت می اندازید
بزرگوار!
خدا کند در حسرتش نمانیم❤️🙏
پاسخ
اردیبهشت 29, 1399
سلام
سپاس از دیدگاه ارزنده تان
به امید همان روز …
در پناه خدا
🌈🌈🌈🌈🌈🌈
پاسخ
اردیبهشت 28, 1399
درودها بزرگوار
پاینده باشید🌺
پاسخ
اردیبهشت 29, 1399
سلام
ممنون از همراهی تان
در پناه حق
🌈🌈🌈🍃💐🍃🌈🌈🌈
پاسخ
بستن فرم