🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آسمانِ ذهن را رعدی خروشان بایدش
تا شکوهِ برقهایش لرزه بر پودش زند
بشکند یکباره تار عنکبوتی های ذهن
چون نسیم روح بخش آید که بر رویش زند
نغمه های دلخوشی در روح ها بانگی زند
قطره های روشن اندیشه بر جانش چکد
پرتوی از گلشن و دریا به افکارش رسد
موجِ نو در عالم معنا پدیدارش شود
بستر مردابی دنیا به پرواز و شعف
پیچ نیلوفر به یکباره شکوفاتر شود
اوج گیرد تا ثُریا ساقه ی ذهن بشر
دستِ تفهیمی برآرد گلشن باغش شود
عالمی از نو بسازد ,آدمی دیگر شود
چشمهایش بر بلندای ازل بینا شود
یادش آید آن تعهد های انسان بودنش
گوشهایش برکلامِ خالقش شیدا شود
پله پله نردبانِ ارتقاء را طی کند
قله ی آسودگی در زیر پایش حس کند
بستر پرواز را در آسمانِ ذهن خود
تا گشاید پرده پرده آنزمان احیاء شود
دیده هایش از حصار زرق و برق زندگی
بر فراز نیک ماندن ها دگر محکم شود
هر چه در شیب سقوطِ اوست , کم کم گُم شود
او به دستانش بتابد ریسمان و خُم شود
ریسمان الهی = انجام تکلیف
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (3):
خرداد 26, 1400
بسیاردلچسب وزیباقلم میزنی
همواره تابان باشی
گویا باشی
شاعر وهنرمند ارجمند
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پاسخ
خرداد 26, 1400
هزاران سلام
هزاران سپاس
افتخار شاگردی شما را نیز دارم
برقرار باشید به مهر الهی
پاسخ
بستن فرم