🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
هیچ زیر پای خود را دیده اید ؟
مورچه های ریز را سنجیده اید ؟
هیچ می دانید قدمهای شما
می فشارد مورچه را در زیر پا
هیچ می دانید , آب ِریخته
همچو تالابی شود افروخته
هیچ گوشی نغمه ی او را شنید ؟
یا فشار از او به انسانی رسید ؟
خانه اش از خاک و جاهای نمور
از طلوع نور گردیده تنور
هیچ قوتی از شما نگرفته است
هیچ ظلمی بر شما ننشانده است
ریزه خوار سفره ی رنگینتان
بی تقاضا رفت از اموالتان
ذهنتان پیچیده در افکار خرد
باختیم در روزگارِ بُرد بُرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم