می بَرد ازدیدگان ،این شوقِ باده خوابِ ما

این اثر در قالب جدید ” چهارپاره قریب بعید” سروده شده است [1]

می بَرد ازدیدگان ،این شوقِ باده خوابِ ما  

 کهکشان ها درنوردیده ست ، زلفِ تاکِ ما

دل به وجد آمد ، زآبِ سرخِ آتشناک ما  

 گر پسندِ می گساران شد ، شرابِ نابِ ما

میرود تا عرش بانگ هی هیِ غوغای ما    

تا رسد برعرشیان بد مستی فریاد ما

چرخ حیران مانده ازاین لحظه های شاد ما  

می زند خورشید بوسه بر سر و بر پای ما

دل بریدیم ازجهان ای گوهرانِ خوان ما    

عشق ورزی شد به گیتی خود سرود پاک ما

درپی زر می دود آن طفلِ سینه چاکِ ما  

 گر کُشد خود را ، نیابد لقمه ای از نانِ ما

این جهان از آنِ تان ای بندگانِ سیم و زر  

  سرفرود آرید بر زَر، بی نقاب و با نقاب

فتویِ عقل اسـت اینک بر ثوابِ ناصواب    

ما ز دیری در پی عشقیم و غوغای سـحر

کودکی آمد به دنیا ،پیرهن کهنه به تن      

کرد مادر از پدر بر اولین فرزند خود

شادمان باشید ازفرزند و آن دلبند خود      

گور را نازم به دَر آرد شما را پیرهن

نازنین، استادِ دانشگاهی ام آزاده باش    

 نان رها باید که سیلِ خون دوباره جاری است

نیک بنگر دیو و دد دنبالِ آدم خواری است     

گاهِ ایثار است و با مایی اگر، آماده باش

مثنوی را گفته ایم اما به اشک و خونِ دل    

از شبی تا صبح بودم با یکی جانِ کریم

درنخُست فرمود،بسم الله الرحمن الرحیم      

عشق را دفتر گشوده ،لحظه ای آن را مَهل

پ . ن

این شعر را برای مقدمه کتاب چشم سوم آماده کرده بودم ولی بعلت طولانی شدن مقدمه از درج آن در کتاب مذکور منصرف شدم.

متاسفانه هرکجا صحبت از ظلم و آدم کشی می شود رقبای فرهنگی دولتی و حکومتی به پیشانی شاعر انگ ضد انقلاب و… می چسبانند ، بنده هراسی از کسی ندارم هر کس در هر لباس اگر ظلم کند ظالم است ، ولی نظر بنده در این شعر :

نازنین، استادِ دانشگاهی ام آزاده باش    

 نان رها باید که سیلِ خون دوباره جاری است

نیک بنگر دیو و دد دنبالِ آدم خواری است     

گاهِ ایثار است و با مایی اگر، آماده باش

جهان استکبار از جمله امریکا – صهیونیست ها، خاندان کثیف و جنایت پیشه ی آل سعود یهود است.

[1] .  عنوان  قالب “چهارپاره قریب  بعید”  را  استاد نوید دانایی هوشیار برای این اثر  انتخاب کرده اند.