🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 می ترسم هنوز

(ثبت: 212114) تیر 28, 1398 

فکر بادام ام ولی از دام می ترسم هنوز
میخورم نانی ولی از شام می ترسم هنوز
=====
پله پله می روم بالاتر از اینجا که هست
نردبانی دارم و از بام می ترسم هنوز
=====
با بد و خوب فلک یک عمر همراهم ولی
از مرامِ بی خودِ ایّام می ترسم هنوز
=====
گرگ هم گاهی شبیه گوسفندان میشود !
گاهگاهی من ز خاص و عام می ترسم هنوز
=====
آنقدر طوفان و سیل و زلزله آمد که من
از همین پس لرزه ی آرام می ترسم هنوز
=====
کارُ بارت را خدا برکت دهد با لطف خود
از گرانی های نا هنگام می ترسم هنوز
=====
با سیاست، کارها با لطف حق آسان شود
لیک از هر کارِ نا فرجام می ترسم هنوز
=====
نصِّ شفافسیت قانون در مقام هر عمل
من ز آقازاده ی گمنام می ترسم هنوز
=====
گرچه معصومی شراب راستی کمیاب بود
باده می بینمم ولی بر جام می ترسم هنوز

 

 

 

 

نظرها
  1. درود برشماارجمند🌿🌹🌹🌹🌿🌿

  2. سلام بر استاد عزیز و بزرگوار

    من چنان آن یار از «برجام»میترسم هنوز

    زیبا و گویا سرودید . درودتان باد

    💐🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺💐

  3. بسیار عالیییییی

    قلمتان زرین باد

    🌷🌷🌷🌷

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا