🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نوروز

(ثبت: 257483) اسفند 29, 1401 

 

نوروز رسیدست ولی سفره چه خالی
نه سور و سروریست نه شوری و نه حالی
گفتی سخن از روز نو افسوس بدین روز
برماست همان آش وهمان کاسه مثالی
آسوده نباشد چو خیالی چه بُوَد عید ؟
کاندر سر ما هست ز نان فکر و خیالی
یکسالِ دگر آمده سر با همه سختی
افسوس نیامد خبر از برکت سالی
خوش باد برآن بلبل خوشخوان بهاری
فارغ ز خزان داده نوا رویِ نهالی
کی مژده رسد گشته روان مرغِ سعادت
وز چشمۀ روزیست روان آب زلالی
ایکاش نبودیم چنین بی سر و سامان
تا هر غزلی گفته شود بَهرِ غزالی
با وعدۀ خوش زاهدیا مدّعی آمد
دیدیم مواعید فقط بود مقالی

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):

نقدها
  1. مهرداد مانا

    اسفند 29, 1401

    دقیقا تعریف ما خوانندگان نیز از یک شعر خوب به همین شکل است که اولا ساختار منظم و مبتنی بر قائده داشته باشد . دوما از لطایف ادبی بی بهره نباشد و در آن صور خیال به کار رود . سوما پیام داشته باشد و مردمان هر دوره شاعرانی را دوست تر داشتند که وصف حالشان را در شعر ایشان دیده و شنیده اند .
    این شعر در ذات خود پارادوکس جالبی داشت یعنی ریتمی شاد داشت با محتوایی حزین :

    تا
    هر
    غ
    ز

    لی
    تف
    ت
    ش

    ود
    به
    ر
    غ

    زا
    لی

    مستفعل مستفعل مستفعل فعلن

    البته در نگاه اول چنین به نظرم آمد ( مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن ) که وزنی رایج در شعر است . به هر حال …. (( در وزن لال شوم بهتر است ))

    این پارادوکس دقیقا عامدانه بود . اینکه از ناخودآگاه یا از خودآگاه شاعر بوده تفاوت نمی کند . چون اندوه و غم در فصل بهار خود نیز تناقضی بزرگ است . چرا که بهار اتفاق فرخنده ای ست و بر عاملان و آمران نالایق و خائنی باید شورید و خروشید که سبب ساز این همه خمودگی و رکود و کساد و حزن یک ملت شدند .

    اما شعر از صور خیال نیز بهره ها برده و به خصوص از بیت پنجم ” خوش باد بر آن بلبل ” شعریت کار ناگهان اوج گرفته و در جناس غزل و غزال به اوج می رسد .

    با این همه باز هم آرزو می کنم بهاری متفاوت را تجربه کنیم . بهاری که آبستن تغییر باشد .

    • هوشنگ زاهدی

      اسفند 29, 1401

      درود بر جناب مهرداد مانا بزرگوار
      سپاس از فرمایشات مهربار آن گرامی و امید بر آسایش و آرامش تمامی انسانها چرا که بقول شیخ اجل
      بنی آدم اعضای یکدیگرند
      در رابطه با وزن غزل مربوطه که فرمودید وزن بصورت
      مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
      توجه آن گرانقدر را به بیت مشهوری از لسان الغیب حافظ شیرازی معطوف میدارم
      دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
      ننوشت سلامی و کلا می نفرستاد
      البته خدای نکناد زبان بنده ای لال گردد که نتواند اظهار نظر نماید و نه اعمال نظر که یقینٱ چنین مورد با نقد نمودن اشعار تفاوتی فاحش دارد چرا که در حالت نخستین شخص نظر و سلیقهٔ خویش را بیان می‌دارد لکن در حالت ثانوی از معلومات وافر و مکفی خود اظهار نظر می‌نماید و اینچنین بود که چندی پیش شاعر بزرگوار جناب طارق خراسانی بدین مطلب اشاراتی فرمودند که ناقد حتمأ میبایستی دارای علم کامل و مطالعات عمیق باشد تا مبادرت به این کار خطیر بنماید
      سلامت باشید و دلتان شاد باد
      🌹

      • مهرداد مانا

        اسفند 29, 1401

        سلام بر رفیق دیریافته ی زودآشنایم
        پس با این حساب باید مصرع را چنین تقطیع نمود:

        تا / هر / غَ ( مفعولُ )
        ز / لی / گف / تِ ( مفاعیلُ )
        ش ود بَه رِ ( مفاعیلُ )
        غَ / زا / لی ( فعولن )

        یعنی بحر هزج مثمن اخرب مکفوف ( و البته مکفوف )

        در کل از راهنمایی شما سپاسگذارم

        • زاهدی

          اسفند 29, 1401

          با درودی مجدد
          و سپاس.از تقطیع هجای که فرمودید سعادتیست همچنین برای اینجانب جهت آشنایی با حضرتعالی یقینأ آن بزرگوار خود در این زمینه راهنمایی حاذق میباشند
          سلامت و پیروز باشید
          🌹

نظرها
  1. صفا یغمایی

    اسفند 29, 1401

    درودجناب زاهدی
    زیباست
    دستمریزاد.
    موفق باشید.
    🌺🌺🌺

    • هوشنگ زاهدی

      اسفند 29, 1401

      درود بر جناب صفا یغمایی بزرگوار
      سپاس از مرحمت و عنایت آن گرانقدر
      سلامت و کامروا باشید
      🌹🌹🌹

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا