🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۳۹۸/۰۴/۳۱ |
| تعداد شعر: | 1281 |
| تعداد مطالب: | 234 |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ |
چون قطار نور آمد ، ایستگاه شد پر ز گل
سوی بارگاه علی موسی الرضا ، بردیم گل
آرزوی رفتن و دیدار آن نور خدا
در دل هر زائری گردید انبوهی ز گل
واگن این راهوار پر می شود از آرزو
یک به یک پر می شود در ایستگاهها دسته گل
شور دیدار حرم ، آتش به جانم می زند
خارهای تیز در اقلیم طوس گردیده گل
ریلهای این قطار نور هرجا بگذرد
می نگارد خاطرات خوش ، از گلزار و گل
به مناسبت افتتاح قطار نور الرضا کرج به مشهد مقدس
و سپاس از اجرای این تصمیم و
نهایت زیبایی و برخورداری این قطار از امکانات رفاهی برای مسافرین
Currently 5.00/512345
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (2):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم