🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
هر صبح متولد می شود
به اجابتِ درد
دهانِ استعاره می خندد
بر چینش هجاهای نا ممکن
نور چشمانم !
این زخم های من است
می شکفد بر لبانم
بوسه می نشاند به ماه
تا بی رنگی گونه هایم گُر می گیرد
ای شکوه درد !
ای هزار بار تکثیر
در ادراک سلول !
مقدس می شوی
با هر ضربان
در سرخی غروب
آهوانی می دوند بامن
در سوز هر نفس
از آه … زاده می شوم .
فیروزه سمیعی
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (11):
مرداد 3, 1402
سلام و عرض ادب بانو سمیعی ارجمند
زیبا و خیالانگیز سرودهاید.🌺🌸🌺🌸
«چند مورد کوتاه از زیباییهای این شعر»
یک) سطربندی شعرتان به خوبی مخاطب را با خود همراه میکند. خواننده میداند که باید کجا مکث کند و بر سر کدام واژهها قدری بیندیشد. شاید چنین نکتهای بدیهی بهنظر برسد اما بهگمانم چینش سطرها بهویژه در سبکهای شعری آزاد کم از بهکارگیری صناعات ادبی ندارد. رعایت درست آن در شعر خانم سمیعی نشان از آگاهی شاعر از اهمیت آن است.
هر صبح متولد می شود
به اجابتِ درد
…
با هر ضربان
در سرخی غروب
بر سر واژههای درد و غروب باید مکث کرد و همین نکتهی ظریف است که عنصر خیال را در ذهن مخاطب بارور میکند. نمونهای از اهمیت و تاثیر سطربندی را میتوان در رباعیاتی از «ایرج زبردست» مشاهده کرد. زبردست با اینکه در قالب رباعی و منطبق با اوزان عروضی میسراید، اما در جاهایی ترجیح میدهد سطربندی کلاسیک رباعی را رعایت نکند:
زن، هضم سقوط
درد، زن را میبرد
زن، زیر شکنجههای ماندن میمرد
زن، سیب سیاه
جیغ هذیان
تبِ وهم
زن، کودک مردهی خودش را میخورد (1)
از نظر قالب،وزن و قافیه این شعر یک رباعی است اما شاعر ترجیح داده است برای تاثیرگذاری کلامش فرم نوشتاری آن را تغییر دهد.
دو) شاعر با شعرش و شعر با خود شعر به گفتگو مینشیند. این اتفاق مرا به یاد صحنهپردازی و تدوین فیلم «داگویل» اثر «لارس فونتریه» میاندازد. در آن فیلم با اینکه کارگردان آگاهانه فیلم بودن اثرش را به رخ بیننده میکشد، اما مخاطب با دانستن اینکه دارد فیلم میبیند ذرهای از روایت دراماتیک اثر دور نمیشود. در رمانهای پستمدرن نیز شاهد این خودارجاعیها هستیم. هدف بسیاری از نویسندگان پستمدرن «خلق داستان و اظهار نظر همزمان در مورد خلق آنهاست» (2). در این شعر نیز سراینده آگاهانه از شعر بودن شعرش آغاز میکند و ضمن گفتگو با خواننده، خود شعر را هم مخاطب قرار میدهد.
سه) در فراز پایانی شعر اتفاق زبانی جالبی رقم میخورد. شاعر با ساختار واژهها در زبان بازی کرده است. دو واژهی «آه» و «آهو» بهظاهر در ساحت معنایی، تناسبی با هم ندارند. پس چرا شاعر از این همنشینی استفاده کرده است؟ این تناسب فرمی و مورفولوژیک آنهاست که حلقهی ارتباطی را شکل میدهد. چنین تناسب خلاقانهای به هیچ وجه ترجمهپذیر نیست و راز زیباییاش هم در همین ویژگی نهفته است. برای مثال حتی تعویض واژهی «غزال» با آهو زیبایی شعر را مخدوش و آن را از معنا تهی خواهد کرد.
ارادتمند سینا دژآگه
سوم مرداد هزار چهارصد و دو خورشیدی
1. خرمشاهی، بهاءالدین، اجاقی، محمد، 1398، حیات دوبارهی رباعی، چاپ پنجم، انتشارات نگاه، تهران.
2. وارد، گلن، 1400، پستمدرنیسم، ترجمهی قادر فخر رنجبری و ابوذر کرمی، چاپ هفتم، نشر ماهی، تهران.
پاسخ
مرداد 3, 1402
درودتان باد جناب استاد دژآگه ادیب گرانقدر 🌞
بر من منت نهادید و
باعث افتخار است نقد و تحلیل ارزشمندتان🙏💎🌺🌱🌹🌱☘️
چند بار خواندم بسیار وزین و ارجمند و زیبا نوشته اید، بنظرم تحلیل شما بسیار فرازمندست و فراتر از سروده و برایم جالب است که در تحلیل و بررسی شعر سپید دانش و مهارت دارید زنده باد
👏👏👏🧿🌸🌺🏵️🌹☘️🍃
صمیمانه سپاسگزارم از اینکه وقت ارزشمندتان را در اختیار سروده ام قرار دادید به دیده ی مهر خواندید و به زیبایی نگاشتید
سر فرود مهرتونم مهربان
نویسا مانید وسبز وسرفراز و هماره درخشان
🍃☘️🌹🌸🌺💖🌺🌸🌹☘️🍃
پاسخ
مرداد 3, 1402
مجالست آه و آهو را در شعر دیدم و خواستم بنویسم که دیدم شما کامنت نوشته اید . مطابق معمول با شوق یادگیری شروع به خواندن کردم و دیدم آن آه و آهو نیز از زیر دست سینا در نرفته است . ملانصرالدین گفت اگر طعامی به من ندهید با شما آن کنم که با ده دیگر نمودم . مردم ترسیدند و طعامش دادند . پرسیدند با آن ده چه کردی ؟ گفت طعام ندادند به اینجا آمدند اگر اینجا نیز طعامی نمی دادید ، به دهی دیگر می رفتم .
پس منم برم شعر بعدی 😅😅
پاسخ
مرداد 4, 1402
درودتان باد جناب استاد مانا ادیب گرانقدر 🌞
بی نهایت سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌺☘️
جناب استاد دژآگه بقدری وزین
نوشته اند هر چه بگویم کم گفته ام و بسیار بهره بردم از نوع نقد و واکاوی شعر
که برایم بسیار ارزشمندست
البته در مورد آه و آهو
از یکی از اشعار زنده یاد بیژن نجدی تاثیر گرفته ام
شعری با عنوان «یوز پلنگانی که دویده اند با من »
البته فراز های شعر در ارتباط با معنای سروده ام نیست فقط از همین جمله که نجدی در شعرش آورده بسیار خوشم آمد و به دلم نشست
💠💠💠💠💠💠
نيمي از سنگها ، صخره ها ، کوهستان را گذاشته ام
با دره هايش ، پياله هاي شير
به خاطر پسرم
نيم دگر کوهستان ، وقف باران است .
دريائي آبي و آرام را با فانوس روشن دريائي
مي بخشم به همسرم .
شب ها ي دريا را
بي آرام ، بي آبي
با دلشوره هاي فانوس دريائي
به دوستان دوران سربازي که حالا پير شده اند .
رودخانه که مي گذرد زير پل
مال تو
دختر پوست کشيده من بر استخوان بلور
که آب ، پيراهنت شود تمام تابستان .
هر مزرعه و درخت
کشتزار و علف را
به کوير بدهيد ، ششدانگ
به دانه هاي شن ، زير آفتاب .
از صداي سه تار من
سبز سبز پاره هاي موسيقي
که ريخته ام در شيشه هاي گلاب و گذاشته ام
روي رف
يک سهم به مثنوي مولانا
دو سهم به ” ني ” بدهيد .
و مي بخشم به پرندگان
رنگها ، کاشي ها ، گنبدها
به يوزپلنگاني که با من دويده اند
غار و قنديل هاي آهک و تنهائي
و بوي باغچه را
به فصل هايي که مي آيند
بعد از من
💠💠💠💠💠💠💠
بی نهایت سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌺 ☘️
نویسا مانید وسبز وسرفراز
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 3, 1402
سلام هنرمند بزرگوار
بعد از خوندن شعر بانو فیروزه ،به کامنت شما رسیدم که بی نهایت برای من خواندنی و جالب بوده و چقدر انتخاب این شعر عالی بوده
“زن، هضم سقوط
درد، زن را میبرد
زن، زیر شکنجههای ماندن میمرد
زن، سیب سیاه
جیغ هذیان
تبِ وهم
زن، کودک مردهی خودش را میخورد”
از شما بابت این کامنت متشکرم
مانا باشید به مهر
👏👏👏🦋
پاسخ
مرداد 4, 1402
درودتان باد مهربانو مینا جانم 💖
دقیقاً با شما گرامی ام هم نظرم
خواندم بسیار تاثیر گرفتم و بر دل و جانم نشست و نکته ظریفی و چرایی داشت که چگونه یک مرد می تواند رنج زن بودن بسراید ،
برایم جای شگفتی بود
❣️🌹🌹🌹🌹🌹🌹❣️
پاسخ
مرداد 5, 1402
سلام و عرض ادب دوباره خدمت بانو سمیعی ،میزبان مهربان این شعر زیباجناب مهرداد مانا، شاعر گرانسنگو بانو امینی ، شاعر ارزشمند
باعث افتخارست که سیاههنویسیِ بنده مقبول طبع بلندتان قرار گرفته است. وقتی شعری اینقدر زیباست، نمیشود دربارهاش ننوشت و زیباتر اینکه دوستان ارزشمندی چون شما هستند و این نوشتهها را به مهر و لطف میخوانند.
ارادتمندتان هستم🌺🌸🌺🌸🙏
پاسخ
مرداد 6, 1402
با درود و ارادت فراوان خدمت شما استاد فرهیخته و گرامی ام
و همرهان جان
سرفرود مهرتان هستم
پاینده باشید و سبز و سرفراز
🍃🌹☘️🌺🌸💖🌸🌺☘️🌹🍃
پاسخ
مرداد 3, 1402
🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 3, 1402
درودتان جناب استاد معصومی ادیب گرامی
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان
پاینده باشید و سرفراز
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 3, 1402
درود بانو
زیبا سرودید🌹
پاسخ
مرداد 3, 1402
درودتان باد جناب دکتر لاهیجی ادیب گرانقدر 🌞
به دیده ی مهر می خوانید مهربان 🌺🌸🌹☘️
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌹☘️🌺
نویسا مانید وسبز وسرفراز و هماره درخشان
🍃☘️🌹🌺🌸💖🌸🌺🌹☘️🍃
پاسخ
مرداد 3, 1402
درود
🌸🌺🌸🌺🍃
پاسخ
مرداد 3, 1402
درودتان باد مهربانو خیاط پیشه ادیب گرانقدرم 💗
بر من منت نهادید
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏☘️🌹
نویسا مانید وسبز وسرفراز و همواره درخشان
🍃☘️🌹🌺🌸💖🌸🌺🌹☘️🍃
پاسخ
مرداد 3, 1402
در سرخی غروب
آهوانی می دوند بامن…
درودها مهربانم
همین یک بند کلی تعابیر و برداشت های زیبا داشت چه برسه به کل شعر👏👏👏👏
❤️🦋👥
پاسخ
مرداد 4, 1402
مینا جانم مهربانوی ادیب گرانقدرم 💗
به دیده ی مهر می خوانید و می نویسید مهربان ❣️
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان🙏💎🌺🌹💫
نویسا مانید وسبز وسرفراز
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
مرداد 3, 1402
درود بر شما فوقالعاده بود
این زخم های من است
می شکفد بر لبانم…
احسنت مرحبا
شاد باشید و آباد 🙏
پاسخ
مرداد 4, 1402
درودتان باد جناب استاد عشقعلی ادیب گرانقدر 🌞
به دیده ی مهر می خوانید مهربان ☘️🌹🌺🌸
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌺☘️🌹🍃
نویسا مانید وسبز وسرفراز و هماره درخشان
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
مرداد 6, 1402
درود بر شما 🌺🌺
پاسخ
مرداد 7, 1402
درودتان با. جناب استاد انصاری گرانقدر 🌞
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏☘️🌹🍃
نویسا و سبز باشید و سرفراز
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
مرداد 7, 1402
درودها بانوی شعر
زیباست …
مانا و پیروز باشید 🍃🌺🍃
پاسخ
مرداد 7, 1402
درودهاذجناب استاد مکرمتی ادیب گرانقدر 🌞
به دیده ی مهر می خوانید مهربان 🍃☘️🌹🌺🍃
صمیمانه سپاسگزارم از توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌺🌸🌹
نویسا مانید وسبز وسرفراز
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
مرداد 16, 1402
درود فیروزه قشنگم با این حجم از واژگان زیبایی که بکار میبری کیف میکنم❤🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 16, 1402
درودتان شیما جانم 💗
دوست نازنینم 💖
به مهر می خوانید مهربانم ♥️
باعث افتخاره برام توجه و حضور ارزشمندتان 💎🙏🌹🌺☘️
صمیمانه سپاسگزارم عزیزم ❣️
سبز و نویسا باشید و سرفراز
☘️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹☘️
پاسخ
بستن فرم