🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
مانده ام در تبِ عشق گاه شود هذیانی
مرتدی لا و نه کفری ، شده ام زندانی
حال را می نگرم سختی ایام دلا
چاره ای لا ،گذر ایام کنم دورانی
گر شروطی ، که رعایت کنم احکامی را
منطقی هست به اندیشه که خود می دانی
هر کجا عقل نما عشق چو مهری تابان
سایه مهری بنگر ، ظاهر و گه پنهانی
نیمه پنهان جهان نیمه دیگر باشد
نیمه با نیمه یِ دیگر به نما هر آنی
گر چه فرهنگ به قانون مکانی تنظیم
عشق حاصل به عمل خوب ، نه ظاهر خوانی
عشق والی بنگر ، هاله بشد در قافی
همچو سیمرغ نمایان به بقا گر فانی
ولی اله بایبوردی
30 / 07 / 1398
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
آبان 24, 1398
درود و ارادت
جناب آقای بایبوردی نازنین
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌷🌸
پاسخ
آبان 25, 1398
سلام
استاد ارجمند جناب معصومی گرامی
سپاس از همراهی تان
🌺🌺🌸🌷🌹🌷🌸🌺🌺
پاسخ
آبان 24, 1398
درود ها استاد
بسیار زیبا و دلنشین سرود ه اید
سربلند باشید
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
آبان 25, 1398
سلام
استاد دهنوی عزیز
ممنون از حضور پر از مهرتان
🌺🌺🌸🌺🌺
پاسخ
بستن فرم