🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 نیمه ی دیگرم

(ثبت: 266717) دی 14, 1402 

نوان *
نیمه ی دیگرم
متن *
بشنو از دل حکایتم امشب
که به یادت ترانه می خوانَد
بشنو،امشب صدای دلکشِ عشق
که دلم عاشقانه می خوانَد

بشنو از من ز نیمه ات امشب
که برایت چه قَدْر تبدارست
مثل زهره در آسمانِ عشق
می نوازد،تورا وُ بیدارست

باز آمد،ترانه با باران
چشمهایم بهانه ات کردند
شعرهایم به پات می ریزم
وَه ! چه زیبا ترانه ات کردند !

روزگاری که غنچه ای بودم ،
عشق آمد به من شکفتن داد
خنده های گُلِ رویِ تو مرا ،
مثل بلبل ترانه گفتن داد

روزگاری دلم چه تنها بود !
عشق آمد تورا به من بخشید
عود و اسفند خانه را پُر کرد
تا که ماهت به خانه ام تابید

بانسیمِ صدایِ دلکشِ تو ،
صبحها عاشقانه برخیزم
سفره ی عشق تا می اندازی ،
می کنی تو زعشق لبریزم

عطر مویت به خانه تا پیچد،
می رود ،عقل و هوش از سرِ من
خانه ی بی بلا کجا باشد ؟!
ای بلایِ همیشه ،همسرِ من !

آن بهشتی که زیر پایم بود،
گر برای تو ،من فدا کردم ،
باز ،با یاریِ تو ای عشقم !
این بهشت جهان بپا کردم

هرچه بر ما گذشت ،غصّه نخور
هرخطایی که کرد ،گندم بود
یادم آمد،بگو تولّدِ ما
درکجا بود و خیشِ چندم بود ؟!

عشق ، مارا بهشت خواهد برد
گرچه ما هردو متّهم هستیم
باز، اما بگو ، تو نیمه ی من !
آن جهان نیز زوج هم هستیم ؟

*************************************
برگرفته از کتاب مجموعه شعر«پایان نامه ی دل» سروده ی

قاسم یوسفی «ذوالفنون»

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):

نقدها
  1. درود شاعر محترم
    نقد کاملا درستی مختصر و مفید به قلم سرکار خانم دکترنوری خواندم
    نمی دانم چرا شاعر محترم که طبق پی نوشت صاحب مجموعه شعر هستند با این صراحت نقد فنی را رد می کنند
    تفسیر محتوا را می توان رد کرد ولی نقد بر اساس اصول و قواعد را هرگز
    در این موارد مشکل وزنی وجود دارد
    باز آمد،ترانه با باران
    (چشمها بهانه ات کردند)
    شعرهایم به پات می ریزم
    وه، چه زیبا بهانه ات کردند
    ###
    روزگاری که غنچه ای بودم ،
    عشق آمد به من شکفتن داد
    (خنده های گُلِ رویِ تو مرا ،)
    مثل بلبل ترانه گفتن داد
    دو سطری که در پرانتز است دچار مشکل وزنی است

    • قاسم یوسفی

      دی 17, 1402

      سلام و درود جناب یزدانی عزیز ممنونم بله نقد سرکارخانم را دیدم ولی عرض کردم کجای شعر مشکل وزنی دارند اشاره نفرمودند به همین خاطر چون مطمئن بودم شعر اشکالی ندارد عرض کردم شعر اشکالی در آن نیست در مصراع /چشمها بهانه ات کردند /هجای بلند /یم/در تایپ از قلم افتاده بود که ممنونم یادآوری نمدید اما در مصراع/خنده های گل روی تو مرا/اشکالی در وزن نیست زیرا حرف ه در خنده غیرملفوظ است دوم اینکه از قاعده عکس(قلب)در اوزان مفاعلن میتوانیم استفاده کنیم و جای دو هجای کوتاه و بلند را عوض کنیم سوم اینکه دو هجای کوتاه /تو، مَ(را) قاعده ی ابدال تبدیل به یک هجای بلند میشود بنابراین وزن کلی این اشعار /فاعلاتن/مفاعلن/فع لن
      می باشد
      خَن/دِ/ها/یِ/فاعلاتن
      گُ/لِ/رو/یِ/مفاعلن ،حرکت دو هجای بلند /رو/و هجای کوتاه/یِ /عوض میشوند طبق قاعده عکس یا قلب /بنابراین در این مصراع هیچگونه اشکال وزنی وجود ندارد

      احتمالا شما عزیزان حرف ه در خنده را هجای ملفوظ گرفته اید که به خطا اشکال وزنی مشاهده کرده اید

      سپاسگزاراز دقت جنابعالی و سرکار خانم نوری که یادآوری نمدند هجای از تایپ افتاده چشمهایم را ویرایش نمایم درودتان 🌷🌷

      • درود مجدد بله وزن شعرتون( فاعلاتن مفاعلن فع لن) است که در میزان پایان (ف/ ع /لن ) تفاوتی ندارد با( فع لن) یعنی می توانید دوکوتاه را برابر یک بلند محسوب دارید
        نه من) ه (خنده ها را غیر ملفوظ خواندم یعنی چگونه ممکن است که چنین( ه) که جمع بسته شده است را ملفوظ بخوانم با توضیحی که مرقوم فرمودید تا حدی قانع شدم این که عرض می کنم تا حدی چون اولویت وزن سطر مورد بحث سوای دیگر سطرها
        (خنده های گل روی تو مرا)
        (فاعلاتن ف ع لاتن ف ع لن) می باشد
        البته خوانش شما نیز طبق اختیارات درست است هرچند بی اما اگر نیست یکی از اما اگرهایش این است
        (وجود سطر دوبحری)
        اگر کل سروده دوبحری باشد نه تنها مانعی نیست خیلی هم خوب و هنرمندانه است ولی وجود یک سطر در دو بحر در کل سروده فکر می کنم پسندیده نباشد
        این بیت دو بحری نمونه ی یک بیت دو بحری خوب است
        خواجه در ابریشم و ما درگلیم
        عاقبت ای دل همه ما درگلیم
        وزن:
        مفتعلن مفتعلن فاعلن
        وزن:
        فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
        همانطور که ملاحظه فرمودید در این بیت هیچیک از اوزان یاد شده بر دیگری رجحان خوانش ندارد
        ولی در سطر
        (خنده های گل روی تو مرا)
        فاعلاتن /ف ع لاتن/ ف ع لن
        برتری ریتم و ضرب آهنگ خوشایند (فاعلاتن ف ع لاتن ف ع لن) نسبت به خوانش شما فاعلاتن/ مفاعلن/فع لن/)کاملا محسوس است
        جای شما بودم به خودم سختی تبیین اختیارات نمی دادم
        در پایان از جناب عالی بابت تعامل ادبی بسیار سپاسگزارم
        پیروز باشی و پاینده

        • دی 17, 1402

          درود جناب یزدانی عزیز سپاسگزارم اصولا اختیارات وزنی قلب یا عکس در شرایطی ایجاد میشوند که ارکانی با ارکان موازی آن متفاوت باشد که آنهم فقط در دووزن اتفاق می افتد مفاعلن و مفتعلن
          در دیگر اوزان این قاعده بکار نمی رود و ربطی به اوزان ذو بحرین یا دو وزنی ندارد قواعد وزنی قلب یاعکس مختص اوزان مفتعلن و مفاعلن است در نظامی گنجوی این قاعده بسیار به چشم میخورد اصولا تبین اختیارت زبانی و وزنی در شعر عروضی امری متداول و رایج در شاعران بزرگ ما از گذشته بوده که چنین قواعدی در شعر رایج و طبیعی گشته 🌷👍

          • قاسم یوسفی

            دی 17, 1402

            جناب یزدانی بزرگوار بیتی که مثال آوردید :
            خواجه در ابریشم و مادر گلیم /
            عاقبت ای دل همه ما درگلیم
            این فرموده شما در تغیر آهنگ شعر است که به دو وزن رسیده و این را مصداق ارکان ذو بحرین طبق اصول عروضی نمی گویند در علم عروضی بیتی را دو وزنی یا ذوبحرین می گویند که بدون اینکه آهنگ و ریتم شعر تغییر کند شما بتوانید ارکان عروضی آن را یا ۴تا۳ یا ۳تا۴تا رکن بندی کنید بدون اینکه آهنگ و ریتم شعر عوض شود مثال:
            ای دل بگیر عکسی ازما به یادگاری /
            تا یادمان نمایند روزی و روزگاری

            ملاحظه بفرمایید اول ارکان ۴تا۳ تقسیم می کنیم وزن شعر میشود:
            مستفعلن/فعولن/مستفعلن/فعولن

            حال بدون اینکه ریتم و آهنگ شعر را تغییر دهیم ارکان را ۳تا۴تا تقسیم میکنیم وزن میشود:
            مفعولُ/فاعلاتن/مفعولُ/فاعلاتن

            این بیت را می گویند ذوبحرین یا دو وزنی که تنها در اوزان دوری اتفاق می افتد بدون اینکه آهنگ و ریتم شعر را عوض کرده باشیم بیت بر اساس علم عروضی دارای دو وزن است و هردو وزن هم خوشایند و زیباست
            اما مثال جنابعالی دو خوانش و دو ریتم و آهنگ ایجاد شده بنابراین یا فقط باید وزن فاعلاتن …بگیریم یا فقط مفتعلن این بیت را نمی توان طبق علم عروضی دو وزنی نامید چون خوانش متفاوت شده در حالیکه علم عروضی برای دو وزنی و یا ذو بحرین را فقط در خط عروضی یعنی همان تقسیم ارکان بدون تغییر آهنگ و ریتم ملاک میدانند

            جهت اطلاعات بیشتر ارجاع میدهم به عروض دکتر شمیسا و یا دکتر وحیدیان
            با سپاس از جنابعالی که این بحث مفید را پیش کشیدید

          • ذوبحرین،
            مشکل بزرگ عروض قدیم / ابوالحسن نجفی1394/12/10 ۱۲:۳۵ذوبحرین، مشکل بزرگ عروض قدیم /
            ذوبحرین، که آن را ملوّن یا متلوّن می نامند، یکی از صنایع بدیعی است و به شعری اطلاق می شود که بتوان آن را بر دو وزن مختلف خواندبی آنکه کلمات شعر تغییر کند یا جا به جا شود،
            مانند بیت زیر:
            خواجه در ابریشم و ما در گلیم
            عاقبت ای دل همه یکسر گلیم(اهلی شیرازی
            )منبع پرتال جامع علوم انسانی
            و اما بعد از درود مجدد این حقیر اگر اختیارات قلب و ابدال و عکس و تسکین را قبول نداشتم چطور می توانستم شعر بگویم چه رسد به آنکه نقد عروضی بنویسم
            تمام عرض زحمتی که برای شما در سطر
            (خنده های گل روی تو مرا)(فاعلاتن ف ع لاتن ف ع لن) داشتم
            که اصلش هم البته( ف ع لاتن ف ع لاتن ف ع لن است)
            و شما به درستی هجای کوتاه ف ع لاتن رکن اول را بلند می اورید می شود فاعلاتن این است که
            وقتی شما با اختیارات وزن مذکور را به(فاعلاتن مفاعلن فع لن) برده ایداین تصرف در بافتار موسیقی شعرتان مصادره به مطلوب نشده است حالا می فرمایید در شعرنظامی گنجوی بسیار اتفاق افتاده است بله قلب در مفاعلن بسیار اتفاق می افتد اما به این شکل ندیده ام که بشود سطری را تاکید می کنم سطری را سوای بافتار موسیقی کلام در دو بحر خوانش کنیم و بعد بگوییم بسیار اتفاق افتاده است.همین.
            ارادت و سپاس

          • دی 18, 1402

            سلام جناب یزدانی جوینده
            چرا وقتی اطلاعاتتان نسبت به اوزان شعر کم است اصرار دارید شعر مرا اشکال وزنی بگیرید بنده چهل و سه سال است در دبیرستانها و در دانشگاه این عروض را تدریس میکنم مجبورم سند از حافظ شیرازی بیارم بر همین وزن شعر خودم
            فاعلاتن /مفاعلن/فع لن
            تا اینقدر یکدنگی بخرج ندهید :
            شعر حافظ :
            درد عشقی کشیده ام که مپرس /زهر هجری کشیده ام که مپرس …
            مصراع اول راتقطیع میکنم :
            دَر/دِ/هِج/ری (فاعلاتن)کَ/شی/دِ/ام/(مفاعلن)کِ/مَ/پُرس(فعلن)

            پس وزن شعرجناب حافظ فاعلاتن/مفاعلن/فعلن است

            اما در بیت ۶غزل دقت بفرمایید :
            بی تو در کلبه ی گدایی خویش

            دلبری بر گزیده ام که مپرس

            تقطیع مصراع اول:
            بی/تُ/دَر/کُل/(فاعلاتن) بَ/یِ/گِ/دا (فعلاتن) یِ/یِ/خیش/(فعلن)

            پس دقت بفرمایید تقطیع در وزن فاعلاتن /مفاعلن/فعلن
            که اولین بیت غزل حافظ با آن شروع شده در این بیت ششم
            وزن شده:
            فاعلاتن/فعلاتن/فعلن است

            دقیقا مثل بیت بنده که سرودم :
            خنده های گلِ روی تو مرا/
            که وزن آن شده:فاعلاتن/فعلاتن/فعلن

            حال قضاوت بفرمایید حافظ هم اشتباه کرده یا نه حافظ هم دقیقا واقف به این قاعده عکس یا قلب بوده که فعلاتن را در رکن دوم با قاعده قلب یاعکس به مفاعلن تبدیل کرده است

            بنده چهل و سه سال این عروض را تدریس میکنم
            عزیز و بزرگوار وقتی در زمینه ای اطلاعاتتان ضعیف است لجبازی کار پسندیده ای نیست تازه ادعا میفرمایید که وقت گذاشتم و بر خود زحمت دادم برای آگاهی شما!

            در سخن هم انصاف شرط است بخصوص اگر اشتباه کردیم بپذیریم نه اینکه مطلبی نادرست بخواهیم قالب کنیم

            اما در ذو بحرین جناب دکتر نجفی بحثی است که تا امروز در کتب دبیرستانها و حتی دوره کارشناسی که عروض تدریس میشود هنوز براساس عروض قدیم کتابهای درسی تالیف و تدریس میشود بنابراین این گفته جناب نجفی مورد قبول کلی وزارت آموزش و پروش و حتی وزارت علوم نیست و الا باید حداقل در این مبحث در کتب درسی آورده می شد که تا امروز که بنده اطلاع دارم در کتب درسی مطرح نشده هرچند آنچه که متن کامل پی دی اف این مبحث دکتر نجفی را مطالعه کردم بدون اشکال هم نیست که خودش توضیح اشکالات را آورده
            که لازم نیست روی آن تاکید کنیم
            امیدوارم از حرف من آزده نشده باشید عذر میخواهم اگر کمی سریع سخن گفتم

          • درود دیگر جناب مدرس عروض قاسم یوسفی
            یعنی شما فکر می کنید مخاطب منتقد سطر سروده ي دو خوانشي در يك بافتار موسيقي فرق
            ف/ ع/ لاتن / را از فع/لاتن/ نمی داند و اینهمه نوشتار برای رسانیدن موردی اینچنین بوده است؟
            اولین اما را گفتم دو خوانشی بودن یک سطر در بافتار موسیقی
            (خنده های گل روی تو مرا)
            فاعلاتن ف ع لاتن ف ع لن
            نیت داشتم اگر جواب شایسته ای دریافت داشتم دومین امای این سطر را برایت شرح کنم که چرا وقتی با اختیارات( که من هم قبول دارم)
            این سطر به
            (فاعلاتن مفاعلن فع لن) رفته است خلاف انتظار شاعر مخاطب تبانی نمی کند
            ولی نه ارزش قلم من بالاتر از این است
            واقعا برای یک مدرس عروض متاسفم حتی نمی داند من یک کارگر شش کلاسه رویکرد نقد عروضی ام در این نوشتار چیست؟
            من الان چه باید بگویم به جز هیچ
            “معلومم شد که هیچ معلوم نشد”

          • دی 19, 1402

            جناب یزدانی بزرگوار بنده همان کاری که درکلاسهایم میکنم در این چند مبحث ارسالی مطالب سخت عروضی شرح و بسط دادم و وظیفه ی معلمی ام را ایفا کردم چون ادا دراوردن و به مخاطب مطلبی را نادرست گفتن خود خیانتی بزرگ است و من به همان رسالت و تعهد معلمی ام عمل کردم که آنچه میدانم صادقانه به مخاطبم انتقال دهم سند حافظ عزیز مصداق شعر بنده است
            خداوند همه ما را اهل انصاف و صداقت و متعهد به آنچه میدانیم بگرداند و به آنچه نمی دانیم قدرت تواضع و فروتنی در مقابل دانایان عطا فرماید
            آمین

نظرها
  1. فریبا نوری

    دی 14, 1402

    احساس پاک و زلالی داشت و شعر بسیار زیبایی است درودها
    یکی دو جا وزن نیاز به بازبینی دارد

  2. قاسم یوسفی

    دی 14, 1402

    درود بر شما سرکارخانم نوری ممنونم ولی من اشکالی در وزن نمی بینم اگر محبت بفرمایید در کدام مصراع ها سپاسگزارم

  3. محمدی

    دی 14, 1402

    بسیار عالیست

    • قاسم یوسفی

      دی 15, 1402

      سپاسگزارم نگاهتان عالیست مانا و درخشان دیده ی عالینگرتان بزرگوار

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا