🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 هراس

(ثبت: 217585) آبان 16, 1398 

گفتم : به چه میخندی؟!

هراس مرا
آشتی پنداشته ای؟!

گفت:
سالهاست
عطر هوس را
بر پوست تو نوشته ایم
.
.
.
خندیدم
.
.
.
اگرچه سالها
اشک ها
از چشمانم مکیده بود
.
.
.

در تالابی که اشک نیلوفران را
عشق میپندارند؛

باید خندید!
.
.
.
.

#مستانه_دادگر
#ماهور

کمی قابل تأمل😔

 

 

 

 

کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (4):

نظرها
  1. ولی اله بایبوردی

    آبان 16, 1398

    سلام و درودها

    اگرچه سالها
    اشک ها
    از چشمانم مکیده بود

    دستمریزاد

    تقدیمی : 🍃

    گر خنده کنی که لب ببندد
    بر خنده لبان کسی نخندد

    با او و دگر ؛ مرا نه کاری
    هر کس به شعور خود بخندد

    ولی اله بایبوردی

    16 / 08 / 1398

    🌺🌺🌸🌺🌺🍃

  2. مينا امينی

    آبان 16, 1398

    ” در تالابی که اشک نیلوفران را
    عشق میپندارند؛
    باید خندید ”

    درود مهربانوی جان
    قلمتان همواره سبز
    مانا باشید به مهر جانم❤️🌸

  3. اکبر رشنو

    آبان 17, 1398

    سلام
    و
    درود ها

    عالی و ارزنده

    و دستمریزاد و
    🌺🌺🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🍃

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا