🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ای دل، بیا بدون هیاهو سفر کنیم
در کوی عشق خدمتِ اهلِ نظر کنیم
آری توان به همّتِ والا از این حضیض
تا اوج راه برده ز پستی گذر کنیم
شوری به سر نباشد و شوقی به دل اگر
با من بگو چگونه گذر از خطر کنیم؟!
تا قامتت شکسته نبینم به روزگار
هرگز مباد نزد ستم خم کمر کنیم
گفتم به نو گلی که دل از ما ربوده بود:
آیا شود که با تو شبی را سحر کنیم؟
گفتا: ز چشم زخم حسودان نه ایمنی ست
گفتم: به اِن یکاد حسد بی اثر کنیم
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (6):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
مرداد 28, 1401
گفتم به نو گلی که دل از ما ربوده بود:
آیا شود که با تو شبی را سحر کنیم؟
گفتا: ز چشم زخم حسودان نه ایمنی ست
گفتم: به اِن یکاد حسد بی اثر کنیم
لذت وافر بردم . بسیار عالی
درود بر شما
پاسخ
مرداد 28, 1401
سلام و درود
سپاس از مهر حضورتان
در پناه خدا 🌿🌹🙏🌿
پاسخ
مرداد 28, 1401
درود برشما استاد
بسیار عالی🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸🙏
پاسخ
مرداد 28, 1401
سلام
سپاس از مهر نگاهتان
در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿
پاسخ
مرداد 29, 1401
🌹🌹🌹🌹🌹🌹درود // فاخر//🌹🌹🌹🌹🌹
پاسخ
مرداد 29, 1401
احسنت استاد ارجمند
بسیار زیبا و شور آفرین سروده اید
🌺🙏🌺🙏🌺
پاسخ
بستن فرم