🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃

 هرگز مباد نزدِ ستم خم کمر کنیم

(ثبت: 250258) مرداد 28, 1401 
هرگز مباد نزدِ ستم خم کمر کنیم

 

ای دل، بیا بدون هیاهو سفر کنیم
در کوی عشق خدمتِ اهلِ نظر کنیم

آری توان به همّتِ والا از این حضیض
تا اوج راه برده ز پستی گذر کنیم

شوری به سر نباشد و شوقی به دل اگر
با من بگو چگونه گذر از خطر کنیم؟!

تا قامتت شکسته نبینم به روزگار
هرگز مباد نزد ستم خم کمر کنیم

گفتم به نو گلی که دل از ما ربوده بود:
آیا شود که با تو شبی را سحر کنیم؟

گفتا: ز چشم زخم حسودان نه ایمنی ست
گفتم: به اِن یکاد حسد بی اثر کنیم

 

 

 

 

نظرها
  1. گفتم به نو گلی که دل از ما ربوده بود:
    آیا شود که با تو شبی را سحر کنیم؟

    گفتا: ز چشم زخم حسودان نه ایمنی ست
    گفتم: به اِن یکاد حسد بی اثر کنیم

    لذت وافر بردم . بسیار عالی
    درود بر شما

    • طارق خراسانی

      مرداد 28, 1401

      سلام و درود

      سپاس از مهر حضورتان

      در پناه خدا 🌿🌹🙏🌿

  2. الیاس امیرحسنی

    مرداد 28, 1401

    درود برشما استاد
    بسیار عالی🌺🌺🌺🌺🌺🌸🌸🌸🌸🙏

    • طارق خراسانی

      مرداد 28, 1401

      سلام

      سپاس از مهر نگاهتان

      در پناه خدا 🌿🙏🌹🌿

  3. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹درود // فاخر//🌹🌹🌹🌹🌹

  4. طلعت خیاط پیشه

    مرداد 29, 1401

    احسنت استاد ارجمند
    بسیار زیبا و شور آفرین سروده اید
    🌺🙏🌺🙏🌺

بستن فرم


سلام و درود
بسیار زیباست
سپاس از حضورتان
لذت بردم
شادکام باشید
در پناه خدا