🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
آمد از شهرِ خودش پیشِ من امّا برگشت
گفت این جا به دلش نیست به آنجا برگشت
تازه دلگرمِ نگاهش شده بودم هیهات
ساده راهی شد وُ دلسردی وُ سرما برگشت
رفت بی جسمِ من وُ روحِ مرا باخود بُرد
مُرد این دلشده صدبار وُ به دنیا برگشت
موج با آنکه دلش پیشِ دلِ ساحل بود
بوسه ای زد به لبش باز به دریا برگشت
راهِ می خانه کدامست کسی می داند؟
آه از عشق که با هجمهء غمها برگشت
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
آبان 5, 1402
سلام سجاد عزیز
بسیار زیباست
چه تصاویر زیبایی خلق کرده ای
آفرین
در پناه خدا 🌱👏👏👏👏👏👏🌱
پاسخ
آبان 5, 1402
سلام استاد گرامی همیشه بنده را شرمنده می فرمائید
پاسخ
آبان 5, 1402
درود بر شما
با آرزوی توفیق الهی برای شما 🌹🌹
پاسخ
آبان 5, 1402
تشکر استاد بزرگوار در پناه حق باشید
پاسخ
آبان 5, 1402
سلام
چه غزل تازه و شیرینی سرودی رفیق
به خصوص دو بیت آخرش که به غایت زیبا بودند
پاسخ
آبان 5, 1402
سلام استاد ارجمند ممنون از نگاه زیبای شما
پاسخ
آبان 6, 1402
درود و دستمریزاد👏👏👏💐
پاسخ
آبان 6, 1402
سلام استاد عزیز بسیار سپاسگزارم
پاسخ
بستن فرم