🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
یک ذهن که آشفتهی از عصر فریب است
یک نسل که زندانی دورانِ نهیب است
مردی که همه عمر گرفتار خطر شد
یک زن که زبون گشته ولی باز نجیب است
آن کودکِ کاری که تنش یخ زده در برف
هر آدم پُر درد که دنبال طبیب است
یک ملّت افسرده و بیحوصلهای که
از سفرهی سرشار وطن، هیچ نصیب است
اینهاست فقط قسمت ما مردم ایران
تاریخ کهن سال که در کامِ لهیب است
میبُرد به سرعت جسد پاک زمان را
ارّابهی بختی که مسیرش به نشیب است
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (5):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (9):
فروردین 16, 1403
درود بر جناب حجت عزیز و نازنین
واقعا زیبا و دردمندانه قلم زدید
بسیار عالی استاد
بدرخشید چون همیشه👏👏👏👏👏👌👌👌❤️❤️❤️
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود حمید آقای بزرگوار…
لطف دارید…
سپاسگزارم…🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 16, 1403
سلام و درود بر شما
پاسخ
فروردین 17, 1403
سلام…زنده باشید 🙏🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود جناب حجت
ماندگار باشید در پناه حضرت حق
🌹🌹
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود جناب سید حسینی بزرگوار…
سپاس 🙏🌺
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود استاد حجت گرامی
بسیار ارزشمند
پاینده باشید
🌺🌺🌺❤️❤️❤️👏👏👏
پاسخ
فروردین 17, 1403
درود آقا برهان دوست بزرگوارم…
سپاس از توجه و لطف شما 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
فروردین 18, 1403
سلام و درود بر جناب معین سروده ای زیبا از قلم فهیمتان خواندم و ممنونم
برقراری وجودتان را ارزوست💐🙏
پاسخ
فروردین 18, 1403
درود جناب محسنی گرامی …
سپاس از حضور و توجه شما …
زنده باشید 🙏🙏🙏🌺🌺🌺
پاسخ
بستن فرم