🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
چشمان سبز تو در زمستان های برفی
همیشه یاد آور چمنزارهای سبز بهارند
چشمان سبز و گونه های سپید و لبان سرخ تو
پرچم جمهوری اهورایی غم زده گان جهان است
مژه هایت، نرده های استبدادی ست،
بر گرداگرد زیبایی چشمانت،
زیبایی سوار بر قایقی چوبی ،
سرگردان است در دریاچه ی چشمانت،
تو پلک می زنی ،
و انگار شاپرکی بال بال می زند در باغ،
و من همین که پلک می نهم بر هم،
مدام می تراود به ذهنم رویای دل انگیز آزادی.
مهدی بابایی ( سوشیانت)
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (3):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (8):
مرداد 8, 1402
سوشیانت عزیز
شعرت در من شوقی آفرید که ناچارم کرد اول صبح دست به نوشتن شوم . فکر می کنم ترکیب یک موضوع اجتماعی با یک موضوع شخصی کاری ست که شاعران را از بسیاری بن بست ها نجات می دهد ( و این روشی ست که سعی کرده ام خود به آن وفادار بمانم )
اما در این شعر نکات کوچکی را اگر رعایت کنید ، بی تردید بر زیبایی کار خواهد افزود :
یک : ما سه نوع گویش داریم ( آرکاییک _ معیار _ محاوره ) که معمولا قاتی کردن آنها با هم باید زمینه ای خاص داشته باشد که برای مخاطب قابل پذیرش باشد . فعل ” می نهم ” که آرکاییک است به کلیت شعر که زبان معیار است ، نمی آید و پیشنهاد مانا این است که عوض شود .
دو : واژه ی ” چشمان ” اگر از علامت جمع غیر فارسی آن ( الف + نون ) گذشت کنیم ، در شعر ۴ بار تکرار شده که دستکم دو مورد آن را می توان فاکتور گرفت بی آنکه به شعر آسیب بزند .
سه : اساسا مصدر تراویدن و افعال مربوط به تراوش به حرف ” از ” مربوط می شوند . حال آنکه در اینجا این موضوع نادیده گرفته شده و سوشیانت عزیز که بی شک شوق ارسال شعر کمی دقتش را تحت الشعاع قرار داده ، از حرف ” به ” استفاده نموده و ” می تراود از ” به ” می تراود به ” تبدیل شده که به نظرم تعویض آن به زیباتر نمودن شعر کمک خواهد کرد …
و اما این اشکال تراشی اول صبح مانع از آن نمی شود که اذعان کنم ترکیب جمهوری غمزدگان / وصف چشم های سبز معشوق / تقارن استبداد و آزادی و مرز میان آنها که به شکل نرده آمده است ، را در شعر ندیدم و لایک نکردم . اینها همه زیبایی ست و انصاف آن است که گفته شوند تا شاعر عزیز متوجه شود از دید دیگران نقطه ی قوتش کدام است ؟
زیاده عرضی نیست
سپاس از تحمل تان
پاسخ
مرداد 9, 1402
عاشقانه زیبایی بود
جناب بابایی
برقرار باشید
🌹
پاسخ
بستن فرم