🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
ما را به حال خویش, چونین گمان نبود
معشوقه ی کسی شویمُ خود عاشق کسی
…………………………
میرود پایم نمیدانم کجا اما ولی
من سپردم, آن به دل , دل را به آن
………………………….
ماه را امشب خرامان باد چونست این چنین؟
گوییا خورشیدش آغوشی به گرمی داده است
……………………….
من خمار تَرْ نَمِ نم های گیسوی تویم …
زین سبب افتان و خیزان میرود احول من
…………………………
غلام دلبری هایت , بسان کبک میرقصی
منو جام تو ای ساقی, بزن نی را,خمارم کرد
………………………….
به رسوایی بیارزد گر تورا باری دگر بینم
زلیخا را چنین پایی مکرر راه زندان بود
………………………….
دو کس چشمان خود دادند پی معشوقه ای زیبا
چونین کردی تو شهری را که یوسف با زلیخا کرد
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (2):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (5):
بهمن 26, 1401
سلام امین جان
شبت بهشت
دو سه پیشنهاد برای امین شاعرمسلک دارم
اوّل اینکه عزیز
مدّتی وقت صرف کن برای مطالعه کتبِ مرجع ذیل
_ عروض و قافیه دکتر شمیسا
_ موسیقی شعر اثر دکتر شفیعی کدکنی
_ مراوده با زبان کهن اثر دکتر شهابالدین عسجدی
_ سبکشناسی شعر اثر دکتر هما یزدپیر
پیشنهاد دوم از تعجیل در ارسال اثر لطفاً پرهیز کن و پس از جوشش و کوشش لاقل یکهفته اجازه بده شعرت قوام بیاد و در آن یکهفته اون شعر را بارها و بارها نگاهی بهش کن و اشکالاتشو برطرف کن!
سوم پیشنهاد
اگر میخوااهی شعرت شعر شود و چیزی بگویی و بسرایی که خاص خودت باشد نه بارها و بارها خوانده شده، کهنگویی را در خدمت شعر معاصر قرار بده و از تشبیهاتی که قبلاً به کرات استفاده شده پرهیز کن
پیشنهاد چهارم
از من، تو، این کمتر استفاده کن
موفق باشی و سلامت
پاسخ
بهمن 27, 1401
سلام استاد گرانقدرم
نقدی بسیار زیبا بود
چشم
ممنونم که بنده رو توی این مسیر مورد لطف قرار دادین استادم
پاسخ
بهمن 26, 1401
/بسی/ چشمان خود دادند پی معشوقه، ای زیبا
چونین کردی تو شهری را که یوسف با زلیخا کرد
سلام
به خاطر مصرع دوم که صحبت از مردم شهری شد جسارتاََ تغییری کوچک درربیت بسیار زیبای تان دادم
در پناه خدا 🌿👏👏👏👏👏👍🌹🌿
پاسخ
بهمن 26, 1401
عالی بود استاد گرامی
ممنونم از نگاه زیبایتان💐💐
پاسخ
بهمن 26, 1401
درودو سپاس تک بیت های خوبی است
🙏🙏🙏🙏🙏
پاسخ
بهمن 27, 1401
تشکر استاد گرانقدر
مانا باشید 🌸
پاسخ
بستن فرم