🍃🌷🍃به پایگاه ادبی شعر پاک خوش آمدید 🍃🌷🍃
| تاریخ عضویت: | ۱۴۰۱/۱۱/۲۳ |
| تعداد شعر: | 13 |
| تعداد مطالب: | |
| آخرین فعالیت | ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ |
گفته بودی بلدم ناز کشیدن، بلدی ناز کنی؟
گفته بودم که خمارم اگرم ساز کنی
گفته بودی بلدی عشوه کنی، غمزه کنی، دل ببری؟
گفته بودم که عیان است چو تو اغاز کنی
گفته بودی بلدی کف بزنی، ساز و نی و دف بزنی؟
گفته بودم منه مطرب پی یارم چو تو آواز کنی
گفته بودی به دلم می کشم از طرحِ نگاهت غزلی
گفته بودم که سراغاز تو شعرم ،اگرش باز کنی
گفته بودی بلدی عشق مرا در دلِ خود راز کنی؟
گفته بودم دگرم نیست نگارم ،به که اغماز کنی!
گفته بودی دل من سوی تو پر زد، پر و بالش مشکن
گفته بودم که دو دست داده به تاری که تو آن ساز کنی
گفته بودی بلدی با دل من یکسره پرواز کنی؟
گفته بودم نتوانست تورا دید و دوپرباز کنی
گفته بودی پر از احساس نوازش شده سر پنجه ی من
گفته بودم بنوازم دف و می؟، مستیو اغاز کنی؟
گفته بودی بلدی خط بکشی اسم رقیبانِ مرا؟
گفته بودم مگر این قافله زنحیر مرا باز کنی!
گفته بودی بلدم دل بستانم، بلدی دل بدهی؟
گفته بودم که چه دل؟ چون سند احراز کنی
#تضمین
کاربرانی که این شعر را پسندیده اند (1):
کاربرانی که این شعر را خوانده اند (4):
علی معصومی در سر منشاء دیوانگی
سلام اقا سیاوش قبلا هم با حنابعالی در این وادی سخن رفته بود. جنابعالی متاسفاته با سوالاتی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و سپاس مجدد
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام مجدد خیلی خوشحالم که هستی ، سلامتی و در کنار خانواده به فضل الهی
معصومه بیرانوند در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام و عرض ادب این شعر شاید تاریخ سرودنش به ده سال قبل برمی گرده اولآ
طارق خراسانی در درد دارد مست باشی بی می و…
سلام رابعه دوم دختر شاعرم اولا : در تعجبم چرا تا به امروز این شعر را
بستن فرم